آرشیو دوشنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۷، شماره ۴۴۶۵
تاریخ و اقتصاد
۳۰

واکاوی

حمایت مردمی از علویان طبرستان

طاهریان و صفاریان که از جانب خلافت عباسی حمایت می‏شدند، در سرکوب علویان موفق نبودند. این عدم موفقیت به این مساله مربوط می‏شود که مردم طبرستان متحد و حامی اصلی علویان بودند؛ چراکه از یکسو عمال طاهری نسبت به مردم ظلم و ستم فراوان کردند و به خصوص به لحاظ مالیاتی، فشار شدیدی بر آنها وارد می‏کردند و از سوی دیگر، در حمله یعقوب به طبرستان، صدمات زیادی به مردم این منطقه وارد شد که باعث دشمنی بین آنها و صفاریان شد. در ضمن، باید اذعان کرد که مردم طبرستان تا این زمان حکام عادلی همچون علویان ندیده بودند و این امر باعث می شد که اهالی طبرستان با دل و جان در برابر دشمنان، از علویان حمایت کنند.

مساله دیگر تشیع و تسنن بود. مذهب مورد تایید خلافت عباسی مذهب تسنن بود و بنا به گفته مورخان، طاهریان طرفدار اهل سنت بودند و شیعیان را مورد آزار و اذیت قرار می دادند. صفاریان و به خصوص یعقوب، هرچند تعصب مذهبی خاصی نداشتند، ولی کم و بیش طرفدار اهل سنت بودند و از شیعه حمایت نمی کردند، درحالی که مردم ایران به ویژه نواحی شرق و شمال، حامی شیعیان و اهل بیت پیامبر بودند. بعضی از نهضت های علوی نیز در این مناطق اتفاق افتادند؛ مانند قیام یحیی بن زید در خراسان و محمد بن قاسم در دیلم. این امر باعث شد که مردم این نواحی برای حفظ عقیده خود در برابر دشمنان سنی مذهب از علویان شیعی حمایت کنند و در مقابل طاهریان و صفاریان مقاومت کنند. علاوه بر این، در ایام حاکمیت طاهریان و صفاریان، انسجام و اتحاد بیشتری بین علویان وجود داشت و همین اتحاد یکی از عوامل عمده شکست طاهریان و صفاریان بود. ولی بعدها، هنگامی که سامانیان قدرت پیدا کردند، اتحاد و انسجام علویان از بین رفت و جای خود را به نفاق و اختلاف داد. به ویژه پس از مرگ ناصر کبیر که بین فرزندان او و حسن بن قاسم بر سر قدرت اختلاف ایجاد شد و این امر در شکست نهایی علویان از سامانیان، نقش بسزایی داشت.

مورد آخر برمی گردد به این نکته که علویان با حکامی از خاندان طاهری مانند سلیمان بن عبدالله و محمدبن عبدالله برخورد داشتند که مانند طاهر ذوالیمینین یا عبدالله بن طاهر کاردان و سیاست مدار نبودند، بلکه افرادی ضعیف و سست بودند و قادر به شکست دادن علویان نبودند. در رابطه با صفاریان تنها فردی که با علویان برخورد جدی داشت، یعقوب بود که نتیجه این برخورد نیز شکست وی از علویان بود. عمرولیث سیاست معتدل تری نسبت به علویان داشت و هرچند یک بار طبرستان را به تصرف درآورد، ولی برای نابودی دشمنی دیگر یعنی رافع بن هرثمه با علویان متحد شد. سایر امرای صفاری نیز به خاطر ضعف سیاست و مدیریت، نتوانستند علویان را سرکوب کنند.

با افول قدرت صفاریان، سامانیان حاکمیت یافتند. حکومت سامانی از نوع امارت استکفا استیلا بود و رابطه آنها با دستگاه خلافت یک رابطه دوجانبه سیاسی بود و هر دو طرف از یکدیگر استفاده متقابل می کردند. حتی زمانی که حکومت سامانی از جنبه استکفا خارج و به استیلا تبدیل شد، ارتباط خود را با خلافت حفظ کرد و تقدس آن را قبول داشت، ولی دخالت سیاسی دستگاه خلافت را نمی پذیرفت و کارهای اداری و تشکیلات حکومتی و عزل و نصب وزرا را خود انجام می داد. با وجود آنکه طاهریان به لحاظ اقتصادی نیمه مستقل بودند، ولی به دستگاه خلافت عباسی مالیات مقطوع می پرداختند. اما سامانیان به بغداد مالیات نمی فرستادند، بلکه باج و هدیه می دادند و هرچند خلافت عباسی، سامانیان را عامل خود می دانست، ولی در عمل چنین نبود.

منبع: بخشی از یک مقاله به قلم احمدرضا بهنیافر، مندرج در ماهنامه معرفت، 1383 شماره 86
نامه نمایندگان کنگره آمریکا

آیت الله هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود با عنوان «انقلاب در بحران» در رابطه با مذاکرات آزادسازی گروگان های آمریکایی می نویسد: «یکی از مهم ترین مشغله های فکری ما در روزهای آغاز به کار رسمی مجلس شورای اسلامی، حل وفصل مساله گروگان ها بود. امام این مساله را به مجلس واگذار کرده بودند و آمریکایی ها هم با مشخص شدن طرف صحبت آنها در ایران، خصوصا بعد از مرگ شاه، مرتبا برای مجلس پیغام و نامه می دادند. متن یکی از این نامه ها که کاردار سفارت سوئیس، آن را در ملاقاتی رسمی (در تاریخ 7 مرداد 1359) به من داد و 180 نماینده کنگره آمریکا آن را امضا کرده بودند، این چنین است:

دوم جولای 1980

به حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی، رئیس و اعضای مجلس شورای اسلامی

اینک که شما به عنوان اعضای یک مجلس جدید ایران، انجام وظیفه خود را شروع کرده اید، ما امضاکنندگان زیر اعضای کنگره ایالات متحده آمریکا… نگرانی عمیق خود را در مورد انحطاط روابط فی مابین که نتیجه ادامه نگهداری اتباع آمریکایی به عنوان گروگان است، بیان می نماییم… ما از تمامی موضوعات مهم داخلی که در برابر دولت شما قرار دارد، آگاه هستیم، از شما مصرانه می خواهیم… برای موضوع گروگان ها، بهترین و بالاترین اولویت را قائل شوید.»

منبع: هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 1359، انقلاب در بحران، زیرنظر عباس بشیری، دفتر نشر معارف انقلاب.