آرشیو پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۷، شماره ۶۹۲۴
فرهنگی
۵

در آفتاب گلشیری بالیدم

فرزانه طاهری، مترجم نام آشنا، می گوید: من در تجربه 21ساله زندگی مشترک با گلشیری هیچ گاه در سایه نبودم؛ من همه وقت در زیر آفتاب او بودم. این مترجم و همسر هوشنگ گلشیری در نشستی که در شهر کتاب اصفهان برگزار شد، به پرسش های برخی از حاضران پاسخ گفت و در جواب یکی از سوال ها که از نقش هوشنگ گلشیری در ترجمه های او پرسیده بود، گفت: او[گلشیری] بر زندگی من تابید و من در آفتاب حضور او چون گیاهی بالیدم. در این سال ها ما با هم کتاب و متون ادبی خواندیم و من اولین خواننده ای بودم که داستان های او را می خواندم. طاهری همچنین در صحبت هایی درباره ترجمه گفت: اصلی ترین موضوع و سنگ بنای ترجمه کتاب از نظر من هوش زبانی است. در یک ترجمه موفق هوش شنیداری مترجم از مهم ترین ویژگی هاست. طاهری با ذکر این نکته که «هیچ گاه در ترجمه به دنبال جست وجوی نویسندگان شاخص نبوده و شاخص هایش برای انتخاب کتاب بیشتر زمانه و کشش موضوع برای خواننده بوده است»، گفت: صادقانه بگویم اگر نتوانم با کتاب مورد نظرم برای ترجمه ارتباط برقرار کنم، آن کتاب را اصلا ترجمه نمی کنم و بدون اغراق بگویم که عاشقانه کتاب هایم را ترجمه کرده ام. مترجم نباید به بهانه نیافتن واژه فارسی معادل با واژه ای از زبان دیگر طفره برود و باید دامنه لغات خود را گسترش دهد. به گفته مترجم عطش امریکایی، «ترجمه هنرنمایی مترجم نیست؛ مترجم در اصل باید به سبک نویسنده کتاب وفادار بماند و اصلا نباید به شخصی نگری در ترجمه برسد.» مترجم «خانم دلوی» همچنین گفت: من و هوشنگ گلشیری با هم متون کهن فارسی را می خواندیم. مترجمان به هیچ وجه به بهانه نیافتن واژه فارسی معادل با واژه ای دیگر نمی توانند به تنبلی ذهنی دست بزنند و از مسئولیت خود طفره بروند؛ آنها باید دامنه لغات خود را گسترش دهند.