آرشیو دو‌شنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۷، شماره ۴۴۹۲
تاریخ و اقتصاد
۳۰

واکاوی

وجوه منفی سفر ناصرالدین شاه

سفر ناصرالدین شاه به فرنگ و مشاهده پیشرفت های اقتصادی، اجتماعی و علمی آن، نه به دیده و شیوه الگو و نمونه برای ترقی کشورش که تنها، به عنوان مکانی برای سیاحت، گردش و خوشگذرانی بود. دیدن کارخانه ها و مراکز صنعتی بیشتر او را کسل و خسته می کرد تا اینکه به او انگیزه بدهد. در خاطراتش به سرعت از شرح دیدارهای رسمی، مذاکرات سیاسی و بازدیدهای اقتصادی می گذرد و بیشتر به شرح عمارت ها و زنان می پردازد.

رویکرد به این مساله در بازسازی و تکوین اندیشه های بعدی بسیار موثر خواهد بود و نباید از دربار قاجار با ساختار ایلی و شاه قاجار انتظار ثبت و کسب وجوه مختلف تمدن اروپایی را داشت. برخی از نمودهای تمدن فرنگ، نه تنها برای شاه و دربار ایران دارای جاذبه نبود، بلکه به شدت آنان را نگران ساخته؛ به طوری که در گوشه گوشه روزنامه های خاطرات «شاه» و درباریان ایران بیم از رواج «بنیادهای غربیه» فرنگ و تباین آن با دیانت و ارکان «دولت علیه» در ایران مشاهده می شود. «شاه» و درباریان با احتیاط بسیار به نظام های حکومتی اروپایی مانند جمهوری و مشروطه سلطنتی می نگریستند و حتی معتقد بودند که اینها نظام های بسیار خوبی است؛ اما تنها برای ملیت و مملکت خود مناسب است و برای دولت «قدر قدرت قبله عالم» بسیار مضر است.

به دیگر سخن، نوعی استغنا و بی نیازی از سوی دولت مداران ایرانی، همراه[مقاومت] نسبت به هرگونه تغییر در سازمان سیاسی کشور و ساختمان دولت وجود داشته است. ناصرالدین شاه نخستین پادشاه ایرانی است که پایش به اروپا گشوده می شود. تا پیش از این سطوح تماس با فرنگ و تمدن اروپایی از طریق سیاحان، محصلان اعزامی به اروپا، ترجمه و نشر کتب، نشریات چاپ خارج و… صورت می گرفت؛ اما تماس بدنه سیاسی و کارگزاران دولتی به طور مستقیم با حکومت ها و جوامع اروپایی مساله ای مهم است که هیات ایرانی نتوانست از آن بهره لازم را ببرد.

منبع: ناصر قرگزلو، اصلاحات و تجدد در عصر قاجار، 1386.
منابع آبی کلات نادری

منبع آنها از کوه هزارمسجد و کوهی است که متصل به کوه هزارمسجد است. اول آب لاین است که به طرف غربی کلات جاری می شود. دوم آب ارچنگان است که به طرف غربی کلات می رود. سوم آب داخله کلات است که به طرف جنوب کلات جریان دارد. چهارم سررود است که از طرف شرقی کلات جاری است. پنجم آب خورد کرماب است که آن هم در طرف شرقی کلات واقع است.

کلات نادری به مثابه یک دژ طبیعی، همواره در طول تاریخ مورد توجه پادشاهان ایران و حاکمان محلی در خراسان بوده است. با این حال در دوران حکومت نادرشاه افشار توجه ویژه ای به آن مبذول شده است. با توجه به اینکه نادر خود متولد ابیورد در شمال حصار طبیعی کلات بوده، این توجه بی علت نیست و کلات نادری یکی از استحکامات مهم نادرشاه به شمار می رفت و نخستین پایتخت او کلات بود. مساحت 200 کیلومتر مربعی آن فضای کافی برای نیروهای مدافع فراهم می کرده تا بتوانند ضمن اختفا پراکندگی مناسبی (حتی الامکان کشاورزی و تولید غذای مورد نیاز) در برابر دشمنان داشته باشند. کلات نادری به واسطه چند دربند و تنگه به خارج متصل می شود که عبارتند از: دربند حرف، قرانلو، ارغونشاه، و دهچه، که در هریک استحکاماتی برای دفاع ساخته بودند که مهم ترین آن کبود گنبد بود. عمارت نادری نیز در شمال غربی کلات جای دارد. قلعه کلات اشراف بسیار گسترده ای بر صحرای ترکستان دارد و از این نظر در طول تاریخ نقش مهمی در کنترل و دفع هجوم ترکمن ها به نواحی شمال خراسان و مشهد ایفا می کرده است. قابلیت طبیعی و دفاعی کلات به اندازه ای بوده که سیاحان و مستشرقانی چون جیل و بیکر را که در سال 1289ق/ 1873م مشغول نقشه کشی در شمال شرق ایران بودند، سخت تحت تاثیر قرار داده است.

از مقاله ای به قلم حسین حمیدی نیا