آرشیو سه‌شنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۷، شماره ۶۹۵۱
آلبوم قرن
۱۰
عکس و نوشتار

این کالسکه عبور خواهد کرد!

دکتر احمد توکلی (روزنامه نگار و استاد دانشگاه)

از من خواسته شده است که درباره این عکس چیزی بنویسم و من در تنگنای زمان و بی حوصلگی به عکس نگاه می کنم. با خود می اندیشم؛ اگر این تصویری از یک فیلم بود، می توانستیم بگوییم:

چطور کارگردان، فضای مه آلود پس زمینه را به پالتوی مشکی زن، دوقلوهایی که سفیدپوش در کالسکه لمیده اند و بی خیال صدای جنگ در خوابی عمیق سیر می کنند، گره زده است. به زن تاکید می شود، چهره ای مصمم و مادرانه بگیرد و به گریمور گفته شده، طوری روی صورت زن کار کند که در این چهره مصمم، سایه جنگ و ترس هم باشد!

اما سرباز؛ با جلیقه ای تیره، کلاهی سیاه، در وضعیت نیم خیز و نیم رخ مقابل دوربین، زمینه دیوار هم کمی خاکستری شود، اسلحه را طوری بگیر که نیمی از فضای حرکت کالسکه را بپوشاند، سر اسلحه را کمی بالاتر بیار که با سر دوقلوها، در یک خط قرار بگیرد. چهره ات بهتر است، نمایشی از تردید و تفکر باشد. عکاس در کنار گروه فیلمبرداری کمی جابه جا می شود تا تصویر هنری تری از درخت ثبت شود و البته می داند که باید در سمت راست عکس، برشی از نمای دیوار را نشان دهد تا روایت تصویر کامل شود.

همه این افه ها برای چه بود؟ کارگردان می خواهد برشی از زندگی در جنگ را به ما نشان دهد. استیصال، درماندگی، غم- عشق، امید، مقاومت و تداوم جریان زندگی با همه قصه های بی پایانش! که آن کالسکه، اسلحه را کنار می زند و قدم های مصمم مادر، از آن دروازه عبور خواهد کرد.

این تصویری از یک فیلم نیست، قصه مردم ایرلند شمالی در زمانه جنگ است و البته قصه همه ما است؛ در همه ادوار؛ در همه جا: کودکی درچاه؛ یوسف. کودکی در سبدی روی آب؛ موسی. جوانی در آتش؛ ابراهیم.