آرشیو یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، شماره ۴۵۰۹
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گاهشمار

شکست انگلیسی ها از کازرونی ها

28 دسامبر سال 1916 پانصد تن از نظامیان تحت فرمان انگلیسی ها مرکب از سپاهیان هندی و افراد «اس پی آر» با چند توپ و مسلسل از شیراز به کازرون رفتند تا قیام کازرونی ها را سرکوب کنند. انگلیس پس از درگیری با تنگستانی ها و معاهده صلح و ادامه جنگ و گریز شیراز را مقر فرماندهی و تحرکات نظامی خود در جنوب ایران قرار داد. انگلیس یک نیروی نظامی، متشکل از فرماندهان انگلیسی، افسران باقیمانده ژاندارمری و نیروهای مزدور را به نام پلیس جنوب تشکیل داد و به نام برقراری امنیت، بنای ظلم و ستیز را با مردم گذاشت.

ناصر دیوان از شخصیت های اجتماعی کازرون بر ضدنیروهای انگلیسی قیام کرد. او در جمع مردم گفت «من به پشتیبانی شما [مردم کازرون] با دولت مقتدر بیگانه [انگلیس] وارد جنگ شده ام؛ زیرا می دانم شما همه شجاعت پیشه و وطن دوست هیچ وقت راضی نیستید که پای اجنبی در شهر شما باز شود.» ناصر دیوان به همراه نیروهای خود به پادگان تفنگ داران انگلیسی حمله کرد و سلاح های آنها را به غنیمت گرفت. آنها تا مدت ها توانستند جاده کوهستانی بوشهر - شیراز را ببندند. قوای انگلیسی مستقر در بوشهر هر چه تلاش می کردند نمی توانستند این جاده کوهستانی را بازگشایی کنند. نیروهای انگلیس و پلیس جنوب برای سرکوبی وی از شیراز عازم کازرون شدند. نیروهای مجاهد ناصر دیوان در دشت ارژن به آنها حمله بردند و شکستی سخت بر آنها وارد کردند. نیروهای اشغالگر انگلیسی تصمیم گرفتند یک سپاه از بوشهر برای سرکوب مجاهدان کازرونی اعزام کنند؛ اما در حوالی چاه کوتاه، به محاصره نیروهای شیخ حسین خان چاه کوتاهی و زائرخضرخان درآمدند؛ عده ای کشته و بقیه به بوشهر متواری شدند.

پیشنهاد شاه و شروط دکتر صدیقی

8 دی 1357 در هنگامه تظاهرات گسترده واعتراضات خیابانی مردم ایران، شاه به دکتر غلامحسین صدیقی، از شخصیت های برجسته بازمانده از دولت مصدق، پیشنهاد کرد که نخست وزیری را بپذیرد و کشور را آرام کند.

دکتر صدیقی این پیشنهاد را رد کرد. او خود دلیل امتناع از پذیرش نخست وزیری را در هفته نامه امید ایران، 8 بهمن 1357، چنین توضیح داده است: زمانی که شاه پیشنهاد نخست وزیری را به بنده داده است، من شروطی را برای این کار مطرح کردم. نخست اینکه رای تمایل مجلس پرسیده شود تا بار دیگر این سنت پسندیده مشروطیت ایران احیا شود، دوم آنکه من فقط قانون اساسی و متمم آن را اجرا خواهم کرد و به مواد الحاقی نظیر اختیارات شاه برای انحلال مجلسین گردن نمی نهم. شرط بعدی آنکه لازم است شورای نیابت سلطنت تشکیل شود… چراکه من فکر می کردم اگر شاه به خارج از ایران برود، نمی شود جلوی بعضی تماس ها و توطئه ها را گرفت؛ ولی در داخل کشور این کار امکان پذیر است. به خصوص اگر هیاتی به طور دائم از سوی دولت به عنوان رابط با شاه در ارتباط و تماس باشد. شرط بعدی لغو حکومت نظامی با صدور فرمان نخست وزیری، محاکمه سریع فاسدان و خیانتکاران سیاست پیشگان 25 سال اخیر و انتقال گروهی از آنها که در بازداشت حکومت نظامی هستند به مراجع قانونی دیگر بود. شرط دیگر من عدم دخالت شاه در کلیه امور کشور بود و برخی شرایط دیگر… اما شاید شاه از سخنان و پیشنهاد های من هراسناک شد و بلافاصله به فکر ارتباط با آقای دکتر بختیار افتاد و دیدار بعدی من حاصل نشد.»

راه اندازی نخستین کارخانه سیمان

8 دی 1312 نخستین کارخانه تولید سیمان ایران در شهر ری راه اندازی شد. در سال 1307 رئیس مجلس وقت، به دلیل نیاز ایران به سیمان به کارشناسان دستور داد تحقیقات درباره ساخت نخستین کارخانه سیمان در ایران را آغاز کنند

در آن سال ها ساخت وساز در ایران رونق گرفته بود. نخستین خط راه آهن و جاده و تونل درحال ساخت بود و ایران رتبه پنجم را در واردات سیمان داشت. کارشناسان بعد از تحقیقات میدانی به این نتیجه رسیدند که کوه های بی بی شهربانو در شهرری بهترین گزینه برای ساخت کارخانه است. مجلس وقت از محل درآمد حاصل از فروش قند و شکر با یک شرکت دانمارکی برای ساخت تجهیزات و مقدمات کارخانه سیمان در شهرری قرارداد بست. این قرارداد در سال 1309 منعقد شد و شرکت دانمارکی در همان سال، ساخت تجهیزات نخستین کارخانه سیمان با ظرفیت 100 تن را آغاز کرد. بعد از تجهیز محل مورد نظر و ساخت نیروگاه برق، مجلس، قراردادی را با شرکتی آلمانی برای ساخت ساختمان های کارخانه سیمان منعقد کرد و در سال 1311 بود که عملیات ساخت این کارخانه به پایان رسید. ساختمان های فرعی این کارخانه به وسیله وزارت طرق(راه) ساخته شد. مدیر این پروژه مهندس علی قلی خان سپاهی بود که بعدها نیز ریاست کارخانه را عهده دار شد.