آرشیو یکشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۷، شماره ۴۵۲۱
تاریخ و اقتصاد
۳۰

واکاوی

ترجمه و نشر کتاب در روزگار امیرکبیر

پیش درآمد ترجمه و چاپ کتاب از روزگار عباس میرزا و وزارت میرزابزرگ قائم مقام است. برای آموختن فن چاپ چند صنعتکار را به فرنگستان فرستادند، چند استاد چاپ از آنجا آوردند و چاپخانه حروف سربی و سنگی در تبریز و تهران برپا شدو به ترجمه کتاب های تاریخی از زبان فرانسوی و انگلیسی علاقه خاصی پیدا شد. برخی از آنها به طبع رسید و پاره ای مانند: «تاریخ تنزل و انحطاط دولت روم» نگارش «گیبن» تاریخ نگار نامدار انگلیسی و ترجمه میرزا رضای مهندس تا امروز نشر نیافته است. بعضی کتاب های فارسی و عربی نیز به چاپ رسید.

در زمان میرزاتقی خان دو عامل تازه به کار ترجمه و نشر کتاب رونق بیشتری داد: دستگاه مترجمان دولتی و تاسیس دارالفنون که به ضرورت معلمان فرنگی به دستیاری مترجمان خود کتاب هایی تالیف و ترجمه کردند و به چاپ رساندند. گفتیم که در تشکیلات دارالفنون مطبعه ای به همین منظور ایجاد شد که «مطبعه دولتی» نام گرفت. دو عامل مزبور به تدریج بسط یافت و از علل عمده جنبش توسعه نسبی معارف در دوره ناصری شد. البته شرایط اجتماعی دیگری، می توانست جنبشی ژرف و پهناور پدید آورد، اما در معنی آنچه تحقق یافت نباید غلو کرد. با توجه به نیروی تحرک تاریخ در نیمه دوم قرن نوزدهم و طول دوره پنجاه ساله عصر ناصری، کار بزرگی انجام نگرفت. در این رای خود با دیگران هم عقیده نیستیم.

گفتار ما در اینجا محدود به زمان امیر است. نخست در دستگاه دولت هیاتی از مترجمان گردآورد. هرجا کسی را می یافت که به زبان های خارجی آشنایی داشت، پیش می کشید و کاری به او رجوع می کرد. در واقع دولت از نداشتن عده مترجم کافی در زحمت بود. امیر در 20 جمادی الثانی 1267 به مشیرالدوله نوشت که هرچه فکر کرد نتوانست مترجم روسی برای کمیسیون سرحدی پیدا کند. از خود او خواست «یک نفر آدم حلال زاده ای که صرفه این دولت را از دست ندهد(برخلاف مصالح دولت عمل نکند.)و امین باشد» جست وجو کند. جای دیگر در نامه رمضان 1267 به موسیو ریشارخان مترجم نگاشت: از آنجا که میرزا محمدعلی برادر میرزاحسن «بااستعداد و قابل تربیت است… روزی یک ساعت اوقات خود را صرف مومی الیه (مشارالیه)الیه کرده، زبان و خط فرانسوی را به او تعلیم بدهد که در اندک زمانی در لسان و خط فرانسوی ماهر شود. معلوم است که حسب المرقوم معمول خواهد داشت و مسامحه نخواهد کرد.»

هیات مترجمانی که امیر تشکیل داد مرکب از عناصر مختلف بود: اتباع فرنگی مستخدم دولت، ایرانیان مسیحی و شاگردانی که در فرنگ درس خوانده بودند یا در ایران چیزی آموخته اند. از گروه اول این کسان را می شناسیم: ریشارخان فرانسوی، ادوارد برجیس، برادرش معروف به «برجیس کوچک» و آندره نمساوی. از دسته دوم چند تن ممتاز بودند. جان داوود خان و برادرش، میرزا ملکم اصفهانی، میرزا ابراهیم عموی ملکم و نظر آقا. از دسته سوم عده بیشتری را شناخته ایم: یحیی خان، حاج میرزامحسن، میرزا آقای تبریزی، میرزا محبعلی یکانلو، میرزا عبدالرسول، میرزاکی علی آبادی، محمدقلی خان، محمدرضاخان کاشانی و محمدحسن خان قاجار. از میان آنان کسانی در عالم فکر و سیاست نامدار شدند مانند ملکم که برجسته ترین همه بود.

یحیی خان برادر میرزاحسین خان سپهسالار به وزارتخانه های مختلف از جمله وزارت خارجه رسید، حاجی میرزا محسن خان سفیر و وزیر شد. نظرآقا نیز به سفارت منصوب شد. میرزاآقا تبریزی دومین نمایشنامه نویس ایران است. نمایشنامه های اشرف خان، زمان خان و شاهقلی میرزا از اوست و قرار بود تئاترهای پیشرو این فن، میرزا فتحعلی آخوندزاده را به فارسی بازگرداند. میرزا محبعلی یکانلو نخستین کتاب را در حقوق بین المللی عمومی به عنوان «حقوق ملل» به فارسی ترجمه کرد. وی از عهده نگارش آن خوب برآمده و فصل مهمی در «حقوق موضوعه ملل» و اصول حاکمیت به عنوان «حقوق اطلاق و استقلال» دارد و از مفهوم «اراده ملت» به عنوان منشا قدرت دولت سخن گفته است. محمدقلی خان یکی از کسانی است که برای آموختن فن چاپ روانه روسیه شده و بنابر نوشته میرزا صالح به سیبریه رفته بود.

منبع: فریدون آدمیت، امیرکبیر و ایران، خوارزمی، 1353.
اصلاحات امیرکبیر و سپهسالار

درعهد ناصری، امیرکبیر و سپهسالار، دارای برنامه های اصلاحی در سازمان قضایی بودند.در زمان این دو، مهم ترین چالش های قضایی، محاکم عرف و شرع، میزان و نحوه ورود روحانیون در قضاوت و تغییر نگرش در حوزه قضا است.

اصلاحات عمده امیرکبیر در نظام قضایی شامل اصلاح محاضر شرع، ایجاد دیوان خانه عدالت، الغای سنت بست نشینی و کاهش مواجب و حقوق علما بوده و نیز سمت و سوی اصلاحات سپهسالار در نظام قضایی اعلان و اجرای کتابچه دستورالعمل دیوانخانه عدلیه، نگارش تعدادی قانون برای حمایت از حقوق رعیت و تحدید قدرت حکام و ایجاد ساختار قضایی مدرن بوده است. هر دو اصلاحگر تلاش داشتند تا محکمه عرف را در برابر محکمه شرع قوت ببخشند. به نظر می رسد گذشته از شباهت این دو، عملا دو رویکرد متفاوت برای اصلاح داشته اند. امیر به دنبال اجرای عدالت به معنای کلاسیک آن با انجام اصلاحاتی تحت تاثیر غرب بوده است. اما سپهسالار، سعی دارد تا ایجاد قانون، به عنوان موتور محرکه بخش های دیگر جامعه در جهت ترقی و تجدد استفاده شود.

از مقاله ای به قلم محمود مرتضایی فرد، علیرضا علی صوفی، - علی بیگدلی