آرشیو سه‌شنبه ۲۵ دی ۱۳۹۷، شماره ۴۵۲۳
تاریخ و اقتصاد
۳۰

واکاوی

مداخله انگلیسی ها در قتل دیپلمات روس

اسناد وزارت خارجه روسیه نشان می دهد که انگلیسی ها با سوءاستفاده از تندخویی ها و جاه طلبی های «الکساندر گریبایدوف» او را به مرحله ای رساندند که راه فراری از مرگ نداشت. خبرگزاری اسپوتنیک به نقل از «نیکیتا میخالکوف» رئیس اتحادیه سینماتوگرافی روسیه که در صدد ساخت فیلم عامل انعقاد قرارداد ترکمانچای است، گزارش داد: ممکن است تصویربرداری واقعی فیلم زندگی و مرگ «الکساندر گریبایدوف» دیپلمات روس و نویسنده نمایشنامه « مصیبت عقل» که قرار بود در ترکیه انجام گیرد به تهران منتقل شود.

میخالکوف اظهار کرد: نوشتن سناریو 5 سال طول کشید و در این مدت اسناد فوق العاده جالبی از جمله در آرشیو وزارت امورخارجه فدراسیون روسیه به دست آمد. به گفته رئیس اتحادیه سینماتوگرافی «مسلمانان خشمگین» مسبب قتل گریبایدوف نبوده، بلکه این قتل سیاسی خونسردانه توسط انگلیسی ها طراحی و اجرا شد. وی افزود: «گریبایدوف مانعی در راه ابریشم» بود و آنها از تمام خصوصیات اخلاقی دیپلمات روس مانند تندخویی، جاه طلبی و حسادت نسبت به پوشکین سوءاستفاده کردند و او را به لحظه ای رساندند که دیگر راه خروجی وجود نداشت و به قتل رسید». وزیر مختار 34 ساله روس مقیم تهران در زمان فتحعلی شاه قاجار پیش نویس قرارداد ترکمانچای را پس از امضای فتحعلی شاه به سن پترزبورگ برد و به تزار وقت (نیکلای اول) داد. گریبایدوف پس از دادن قرارداد ترکمانچای به تزار، از جانب او به سمت سفیر روسیه (وزیر مختار وقت) در تهران منصوب شد. طبق قرار داد ترکمانچای (و البته قرار داد گلستان منعقده در سال 1812 ) نزدیک به 650 هزار کیلومتر مربع از بکرترین و بهترین اراضی از ایران جدا شده و ضمیمه امپراتوری روسیه شد که هم اکنون این قسمت های جدا شده تحت حاکمیت سه دولت مستقل عضو سازمان ملل (آذربایجان، ارمنستان و گرجستان ) قرار دارد.

موسسه ریسندگی «برق دهش»

موسسه ریسندگی برق دهش در تاریخ 27 خرداد 1315 کار نخ ریسی را در اصفهان شروع کرد و اگر همان کارخانه نور اصفهان باشد، از جریان کار آن اطلاعات چندانی وجود ندارد؛ ولی احتمالا از کارخانه های منظم و به دور از بحران نبوده و ازجمله در بهار سال 31 در حال تعطیل بوده و در نتیجه اقدامات وزارت کار و تصمیم وزارت جنگ به سفارش دادن به آن مجددا شروع به کار کرده بود و در مهرماه 1335 هم تعطیل بوده و مدتی از تعطیلی آن می گذشته است.

در آن تاریخ یکی از بازرگانان حاضر شده بود، کارخانه مزبور را ماهانه 200 هزار ریال اجاره کند؛ ولی مدیران کارخانه به بهانه اینکه این مبلغ برای آنها زیان دارد قبول نکردند. در دی ماه 37 مبلغ 25 میلیون ریال به سرمایه 50 میلیون ریالی آن اضافه شد و مجمع عمومی به شرکت اجازه داد که در صورت لزوم 25 میلیون ریال دیگر سهام جدید انتشار دهد. این افزایش سرمایه اندک مدتی کارخانه را به کار انداخت و دوباره در آغاز سال 39 کارخانه به حالت تعطیل درآمد و مدیر آن به علل نامعلومی متواری شد. در آن موقع کارخانه نزدیک یک میلیون ریال به بانک ملی و دولت به مناسبت وام هایی که گرفته بود، بدهکار بود و به علاوه حدود 60 میلیون ریال باید به مردم می پرداخت. به همین دلیل طلبکاران پس از اینکه مدتی صبر کردند و از مدیر کارخانه خبری نشد، ناچار برای کارخانه عرض حال توقف(ورشکستگی) تنظیم کردند و به مقامات قضایی تسلیم داشتند.

منبع: حسین محبوبی اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، 1370.