آرشیو سه‌شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۴۵۲۹
تاریخ و اقتصاد
۳۰

واکاوی

سمیرا درشتی : در شمار شاهان تاریخ که عمدتا سرگرم سیاست و کشورگشایی بودند، ناصرالدین شاه را باید در زمره شاهان هنردوست و بالاتر از آن هنرمند قرار دهیم. علاقه او طیف گوناگونی از هنرها را شامل می شود و عصر وی دوره رونق بسیاری از هنرهای جدید یا مهجور مانده است. شاه در سفرهای خود به اروپا با هنرهای مختلفی آشنایی پیدا کرد و به فراگیری آن نیز همت می گماشت. او در قصرهای اروپایی تابلوهای بی نظیر نقاشی را ملاحظه کرد و شیفته آنها شد. او در کنار بسیاری از دست نوشته ها و خاطرات روزانه خود تصاویری را نقاشی کرده است که از علاقه او به این هنر حکایت دارد. شعر از دیگر حوزه های مورد علاقه شاه بود و دوره وی عصر رونق شعر فارسی است. از سلطان صاحبقران نیز دیوان شعری برجای مانده که بیانگر احساسات و لطافت روح اوست.

گذشته از اینها دوره ناصری را باید عصر رونق موسیقی در ایران بدانیم. موسیقی به شیوه غربی برای اولین بار در امتداد تجدید سازمان ارتش وارد ایران شد و در دوره عباس میرزا سر و صدای زیادی به پا کرد و استفاده از آن مورد اعتراض برخی از متشرعین قرار گرفت. عباس میرزا در این زمان ناچار شد برای اصلاح کار ارتش از برخی مراجع فتوی بگیرد و در رساله جهادیه میرزاابوالقاسم قائم مقام نیز به برخی از شبهات پیرامون آن پاسخ داده شد اما استفاده گسترده از موسیقی در نظام تا دوره ناصری که دو کارشناس موسیقی نظامی از فرانسه به ایران آمدند، به تعویق افتاد. در این دوره نخستین دسته موزیک سلطنتی به سبک اروپایی شکل گرفت و به زودی آموزش موزیک نظام در دارالفنون نیز راه اندازی شد و کتاب های درسی در این رابطه تدوین و ترجمه شدند. همچنین سازهای مناسب برای موزیک نظامی به کشور وارد شد. به علاوه شاه در سفرهای خود به اروپا با شماری از سازها آشنایی پیدا کرد. با ورود این سازها به ایران به تدریج نوازندگانی پیدا شدند که موسیقی ایرانی را با پیانو، ویلن، فلوت و کلارینت زیبا می نواختند که این امر سوی شاه تشویق و حمایت می شد. ورود فنوگراف(گرامافون) به ایران در اواخر دوره ناصری کار ضبط موسیقی را آسان کرد و نقشی چشمگیر در رواج آن در میان مردم داشت.

عکاسی هنر دیگری است که شاه سخت به آن علاقه مند بود و در اوقات فراغت خود زمان زیادی را به این امر اختصاص می داد. اگرچه نخستین دوربین عکاسی در زمان محمدشاه به ایران وارد شد اما در این زمان هیچ ایرانی طرزکار با این دستگاه را نمی دانست. ناصرالدین شاه که در سفرهای خود عکاسان بزرگ غربی را دیده و حتی سوژه عکاسی آنها شده بود، سخت به این هنر دل بست و در بازگشت به یکی از نخستین عکاسان ایرانی مبدل شد. امروزه آلبوم های مختلفی در آلبوم خانه کاخ گلستان وجود دارد که توسط شاه از درون حرمسرا عکاسی شده و دست نوشته هایی به عنوان شرح عکس به آن افزوده شده است. نکته قابل توجه این عکس ها آن است که سوژه اغلب آنها زنان، خواجگان و غلامانی بودند که در تاریخ نویسی ایران از آنان سخنی به میان نیامده است.

اولین روزنامه مستقل

نفیسه باقری: در زمانه ای که روشنفکری و روزنامه نگاری با هم عجین شده بود و هرآن کس که صدایی برای شنیده شدن و نهیبی برای بیداری مردم زمانه اش داشت، دست به کار انتشار روزنامه می شد، فروغی به همراه پدرش محمدحسین (ذکاءالملک اول) نخستین روزنامه غیردولتی در تاریخ ایران را با نام «تربیت» منتشر کردند. محمدعلی فروغی هدف از مطالب این روزنامه را این گونه می دانست که «کم کم چشم و گوش مردم را به منافع و مصالح خودشان باز کند.»

نخستین شماره تربیت در 11 رجب 1314 (26 آذر 1275) در چهار صفحه به خط میرزا زین العابدین ملقب به ملک الخطاطین قزوینی و با چاپ سنگی منتشر شد. انتشار این روزنامه برای مدتی به صورت یومیه بود و برخی پژوهشگران آن را نخسین نشریه روزانه ایران می دانند. البته در مجموع روزنامه در طول حیات خود عمدتا به صورت هفتگی به طبع می رسید و به جز تغییراتی از این دست، یکی از منظم ترین نشریات زمان خود به شمار می رفت. تربیت به لحاظ شیوه نگارش و سبک ادبی و انشای مطالب بسیار فصیح و بلیغ بود. اشعار محمدحسین فروغی که از شاعران بنام زمان بود و مقالات سیاسی، اجتماعی و فلسفی محمدعلی از جمله مطالب ثابت روزنامه به شمار می رفت و می کوشیدند افکار غربی و متجددانه را از این طریق در جامعه ترویج دهند. روزنامه در 25 شهر داخلی و خارجی از جمله برلن، بادکوبه و برخی از شهرهای روسیه توزیع می شد. روزنامه تربیت پس از 9 سال انتشار سرانجام در روز 29 محرم 1325 (22 اسفند 1285) در حالی که به شماره 434 رسیده بود، به کار خود خاتمه داد اما سرمشقی شد برای دیگر روزنامه های غیردولتی و آزادی که از آن پس در تاریخ ایران انتشار یافت. عباس اقبال آشتیانی در تمجید از این روزنامه چنین نوشت: «روزنامه تربیت نه فقط یک راهنمای آزادی ملت بوده بلکه یک نگهبان ادبیات ملی هم به شمار می رود.»