آرشیو دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۲۲۱۱۸
تصویر روز
۸

کوتاه درباره «تیغ و ترمه»

فیلمی آماتور از یک فیلمساز تمام شده!

یکی از شگفتی های سی و هفتمین جشنواره فجر، راه یابی فیلم «تیغ و ترمه» به بخش مسابقه این جشنواره است. فیلم جدید کیومرث پوراحمد، یک فیلمفارسی بدقواره با روایتی آماتور است. فیلمی که نشان می دهد سینما در ذهن و فکر این کارگردان، دیگر معنای واقعی ندارد. چون این اثر، شامل کنار هم قرار گرفتن قطعاتی ناجور در کنار هم هست؛ مثل یک ارکستر با سازهایی ناکوک است که هر کس ساز خودش را می زند.

فقط کافی است به شاهکار اتفاق افتاده در فیلمنامه این فیلم اشاره کرد تا مشخص شود چه شده؛ کاراکتر اصلی فیلم، یعنی ترمه، متوجه می شود که شوهرش به وی خیانت کرده است. برای انتقام، تابلوهای نقاشی شوهرش را آتش می زند. ناگهان، داستان به سه ماه قبل بر می گردد و در ادامه، ماجرای درگیری های ترمه با مادر و عمویش روایت می شود، بدون اینکه ربطی با قصه اول فیلم پیدا شود! در سرتاسر فیلم نیز، سکانس های جدا و بی ارتباط با روایت اصلی وجود دارد. مثلا در بخشی از فیلم، ترمه بعد از دیدن یک پسر دستفروش، با او صمیمی می شود و سیگارش را به او می دهد! اصلا معلوم نیست که چنین ماجرایی وسط فیلم چه می کند! از فیلمنامه بی در و پیکر «تیغ و ترمه» که بگذریم، کارگردانی فیلم به قدری ضعیف است که حتی یک بازی یا موقعیت درست و سنجیده هم در فیلم نمی بینیم. کارگردانی به حدی سطح پایین انجام شده که فیلم تراژدی، از میانه تبدیل به یک طنز ناخواسته می شود! اتفاقا این وضعیت در سکانس هایی که قرار بوده تکان دهنده باشند رخ داده، مثل صحنه های مربوط به بهشت زهرا(س) که ناگهان لحن فیلم، ماورایی می شود و ترمه روح پدر فوت کرده اش را می بیند. همچنین در بخش فرودگاه و جایی که ترمه با مادرش درگیر می شود نیز چنین وضعیت رقت باری یافته است.

از نظر محتوایی نیز، با فیلمی به شدت ضدخانواده مواجه هستیم. سرتاسر فیلم را نفرت و جنگ اعضای یک فامیل فرا گرفته است. مشمئز کننده ترین وجه فیلم، فحاشی و کتک کاری یک دختر به مادرش است!

فیلم «تیغ و ترمه» تفکر «انسان گرگ انسان است» را به زبان جنسی ترجمه کرده است. طوری که همه در فیلم، به یکدیگر خیانت می کنند و هیچ کس از دیگری رحم و مروت نمی بیند!