آرشیو سه‌شنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۷، شماره ۴۵۵۰
تاریخ و اقتصاد
۳۰
واکاوی

شاهی که کشورداری را فروگذاشت

بی علاقگی به امور کشور جنبه پریشان کننده و در نهایت فاجعه بار از سلطنت شاه سلطان حسین بود. در داخل امپراتوری، این بی علاقگی راهگشای فساد و بی کفایتی روزافزون در حکومت ولایات بود. ناامنی در شاهراه ها که همیشه علامت ضعف حکومت بود، شیوع پیدا کرده بود. مسافران اغلب به دست همان مامورانی که باید حفاظتشان کنند، غارت می شدند.

در ارتباط با روابط ایران با قدرت های خارجی، این بی علاقگی هم به معنای بی اعتنایی به فعالیت های آن قدرت ها بود- حتی زمانی که منافع ایران بلافاصله صدمه می دید- و هم به معنای عدم توجه به ضعف آشکار و درحال رشد نیروهای مسلح. کارملی در 1685/ 1096 نوشت: «سفرای بسیاری از سوی پادشاهان مسیحی به اینجا می آیند تا شاه را به جنگ با ترکان برانگیزانند؛ اما بی فایده است؛ زیرا او در مورد شکست های ترکان، بالعکس، ناخشنودی نشان می دهد…» هنگامی که در 9-1698/ 1110 دسته ای از افراد به کرمان حمله آوردند، به حدود یزد رسیدند و بندرعباس را مورد تهدید قرار دادند، ضعف نظامی مملکت کاملا آشکار شد. شاه سلطان حسین برای دفع آنها از شاهزاده گرجی گئورگی یازدهم (گرگین) درخواست کمک کرد که قضا را در آن زمان در دربار صفویه بود. گرگین در 1699/ 11-1110 به حکومت کرمان منصوب شد و مهاجمان را شکست داد.

این آورد به قدر کافی حقارت بار بود؛ اما نتایجی که می توان از این ماجرا استنتاج کرد، هشداردهنده است: یا شاه سلطان حسین برای تدارک دسته ای سپاه به منظور مواجهه با یک مورد اضطراری جای دیگری را سراغ نداشت یا اینکه سپاهی داشت؛ اما به آنها اطمینان نداشت. در هر صورت شاه دلیلی برای نگرانی نمی دید؛ زیرا در 1706/ 8-1117 پایتخت را برای یک سال ترک کرد و به زیارت دو زیارتگاه عمده شیعیان در ایران رفت- مقبره فاطمه(معصومه)دختر امام هفتم در قم و مقبره برادر او و امام هشتم، علی بن موسی الرضا(ع) در مشهد. شاه سلطان حسین حرم، درباریان و 60000 ملازم را همراه خود برد. هزینه این سفر نه تنها خزانه را خالی کرد، بلکه مالیات اضافی غیرقابل تحملی را بر دوش ولایاتی نهاد که موکب پادشاه از آنجا عبور می کرد. ممکن است این مقایسه نابجا باشد؛ اما تجسم شاه عباس که در 1601/ 10-1009 پای پیاده مسافت بین اصفهان و مشهد را بیست و هشت روزه پیمود تا به زیارت مقبره امام هشتم برود و مقایسه آن با این سفر، تفاوت تکان دهنده ای را آشکار می کند. 10 سال بعد از واقعه کرمان، ضعف امپراتوری صفویه و به ویژه وضعیت بدون دفاع مرز شرقی مجددا آشکار شد و این بار پیامدهای جدی تری برای دولت صفویه به همراه داشت و منجر به پایان این سلسله شد.

منبع: راجر سیوری، ایران عصر صفوی، کامبیز عزیزی، نشر مرکز، 1385.