آرشیو پنجشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۷، شماره ۴۵۵۸
باشگاه اقتصاددانان
۵
پرسش امروز

کاپیتالیسم چینی

چین اکنون دومین اقتصاد بزرگ جهان پس از آمریکاست و طی چهار دهه، صدها میلیون نفر از مردم این کشور از فقر مطلق خارج شده اند. رهبران چین سیستم اقتصادی این کشور را سوسیالیسم با ویژگی های چینی توصیف می کنند، اما در غرب، این سیستم اقتصادی کاپیتالیسم دولتی توصیف شده است. منظور از کاپیتالیسم دولتی نقش بسیار بزرگ دولت در اقتصاد است.

در این سیستم دولت فعالیت های اقتصادی انجام می دهد و ابزارهای تولید از سوی شرکت ها و نهادهای دولتی سازماندهی و مدیریت می شوند. البته در چین بخش خصوصی آزادی هایی دارد، اما همه تصمیم گیری ها از جمله اینکه وام ها به کدام شرکت ها و بخش ها داده شود، مسیر حرکت کلان اقتصادی به چه سمتی باشد و.. از سوی دولت انجام می شود. این سیستم برای چین بسیار مفید بوده اما دولت چین در سال های اخیر در مسیرهایی حرکت کرده که به باور کارشناسان غربی به زیان اقتصادهای اروپایی و آمریکا بوده است. یکی از مسائل مورد اختلاف در مذاکرات تجاری چین و آمریکا همین رویه هاست که از دید آمریکا غیرمنصفانه است. درباره موفق باقی ماندن کاپیتالیسم دولتی در چین قطعیتی وجود ندارد. این سیستم مانند هر سیستم دیگر به رفع نواقص و سازگار شدن با شرایط متغیر درونی و بیرونی نیازمند است و اگر این توانایی در آن وجود نداشته باشد، شکست خواهد خورد. ترامپ در ماه های اخیر برای وادار کردن چین به تغییر رویه و مهار این کشور فشارهایی بر آن وارد کرده و مذاکرات تجاری در جریان است. اما این باور وجود دارد که ریشه اختلافات دو طرف تفاوت در سیستم های اقتصادی آنهاست و به همین دلیل امکان رفع کامل اختلافات وجود ندارد. در مطالب حاضر به ویژگی های سیستم اقتصادی چین، فواید و نقاط ضعف کاپیتالیسم دولتی در این کشور، ریشه های اختلافات آمریکا و چین و افق اقتصاد چین اشاره شده است.