آرشیو شنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، شماره ۴۵۶۵
تاریخ و اقتصاد
۳۰

گفته ها

در این زمین خرما، انار، جو و گندم خوب به عمل می آید. ایران داری معادن خوب زغال سنگ است؛ ولی کسی نیست که در این معادن کار کند. آهن در این مملکت به حد وفور وجود دارد ولی کسی نیست که آن را به عمل بیاورد. مس و فیروزج(فیروزه) یافت می شود، چشمه های نفت هست و زمین آن به قدری حاصلخیز است که در صورت کاشتن و زراعت کردن همه چیز عمل آمده و متوالیا آنچه را کاشته اند برمی دارند و صحرای آن طوری است که اگر آب کافی تهیه دیده شود همه چیز می توان در آن زراعت کرد؛ ولی تمام این مملکت به حالت اهمال و خرابه افتاده است.

به هیچ وجه به آبادی زمین ها اقدام نمی شود و همواره از جمعیت این مملکت کاسته می شود. قرائی که یک وقت آباد بوده اند حال تقریبا بی جمعیت شده به حالت خرابه افتاده اند و چندین هزار نفر از مردم این سنوات اخیر سلطنت پادشاه مجبور شده اند که از ممالک خود جلای وطن کرده به ممالک قفقاز و ماورای قفقاز رفته و در آنجا برای خود ملجا و پناهی اختیار کنند و چند هزار نفر به بلاد مختلفه: خاک آسیایی عثمانی و عربستان و آناتولی و خاک اروپایی عثمانی جلای وطن کرده اند. در اسلامبول ایرانی هایی را ملاقات کردم که با دست های ظریف خود به پست ترین کارها مشغول هستند.

منبع: «نقش سیدجمال الدین اسدآبادی در بیداری مشرق زمین»، نوشته محیط طباطبایی