آرشیو دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، شماره ۴۳۳۷
صفحه اول
۱
سرمقاله

نگاه مشترک به توسعه

غلامعلی رجایی

دسته بندی چهره هایی که در تحقق انقلاب اسلامی تاثیرگذار بودند و واکاوی نگاه آنها به انقلاب و حکومت اسلامی از جمله بحث های مهمی است که کمتر به آن توجه شده است. بعضی از این چهره ها هم سطح زمانه خود بودند و برخی از زمانه خود عقب. اما برخی دیگر نگاه شان به آینده معطوف بوده و می توان گفت به فراتر از زمان خود می اندیشیدند.

در میان اطرافیان امام (ره) از این دسته افراد کم بودند و آیت الله هاشمی رفسنجانی از این دسته بود. شهید مطهری، شهید بهشتی و برخی روحانیون دیگر همچون آقای هاشمی رفسنجانی نگاهی معطوف به آینده داشتند.

آنها به فکر آیین تشکیل یک حکومت اسلامی بودند، گرچه دهه 40 هنوز بحث انقلاب اسلامی به صورت جدی مطرح نشده بود و اصلا معلوم نبود که شاه می رود یا نه و برعکس شاه در اوج قدرت خود قرار داشت، با این حال در آن زمان سلسله مباحثی در مورد اقتصاد اسلامی، حکومت اسلامی، نقش مردم در حکومت اسلامی و مسائلی از این دست از سوی برخی روحانیونی که نگاهی معطوف به آینده داشتند مطرح بود.

بعد از اینکه انقلاب پیروز شد، عده ای معتقد بودند که کشور را می توان با اصولی که از صدر اسلام وجود داشته اداره کرد. در همین راستا صحبت هایی مطرح می شد که پختگی لازم را نداشت. این افراد معتقد بودند که باید همه چیز را در تاریخ اسلامی جست وجو کرد. از همین رو در متون تاریخی می گشتند تا دریابند که چطور و چگونه می توان پیشرفت کرد.

فارغ از این نگاه به توسعه و پیشرفت برخی هنوز در مورد موضوعاتی چون استفاده از قاشق و چنگال، دوش حمام و... نگاهی متفاوت از امروز داشتند. متاسفانه تا دهه 40 در جمع متدینین چنین موضوعاتی مطرح بود که دوش حمام طهارت نمی آورد و باید حتما غرق آب شد یا بعضی شک داشتند که چون تخم گوجه فرنگی از غرب آمده آیا استفاده از آن اشکال دارد یا نه.

آقایان مطهری و بهشتی که از جمله روحانیونی بودند که نگاه معطوف به آینده داشتند، متاسفانه خیلی زود به شهادت رسیدند و در میان چهره های انقلابی که نگاهی رو به جلو داشتند آقای هاشمی مانده بود.

آقای هاشمی اروپا و امریکا را دیده و به ژاپن در حال پیشرفت سفر کرده بود و قاعدتا با اینکه می دانست وقتی از سفر بازگردد، زندانی می شود اما رفت تا اگر روزی روزگاری انقلاب پیروز شد برنامه هایی برای بعد از انقلاب و حکومت آینده اسلامی در ذهن داشته باشد.

این نگاه رو به جلو معطوف به توسعه بود. یکی از مباحثی که با محور توسعه از سوی آقای هاشمی مطرح و همان زمان با مخالفت های بسیاری روبه رو شد، احداث مترو در تهران بود. وقتی بحث مترو مطرح شد چند نوع نگاه

وجود داشت.

اولا احداث مترو را کالایی لوکس می دانستند، ثانیا مدام این سوال پرسیده می شد که آیا درد مردم این است؟ کسی به این مساله فکر نمی کردکه تهران پایتخت کشور و پر رفت و آمد است و نیاز به نوع جدیدی از حمل و نقل عمومی دارد.

آقای هاشمی در مجلس توانست نمایندگان تهران را قانع کند و دو نفر از نمایندگان که یکی آقای روحانی و دیگری دری نجف آبادی بود در این زمینه با آقای هاشمی همراهی و همکاری داشتند اما مانع اصلی دولت بود.

دولت دو مشکل را مطرح می کرد. یک مشکل این بود که پول کافی برای احداث خطوط مترو نداشت چرا که عملیات عمرانی با بودجه بالا بود. آقای هاشمی در جلسه دولت حضور پیدا کرد و توضیحاتی ارایه داد که می توان با استقراض از بانک مرکزی مشکل را حل کرد و برخی بانک ها هم اعلام کرده بودند که می توانند این بودجه را

تامین کنند.

مشکل دیگر اما افکار عمومی بود. آقای هاشمی در نماز جمعه مساله مترو را مطرح کرد که سخنرانی ایشان به خطبه مترو معروف است. این یکی از شگردهای آقای هاشمی بود. آقای هاشمی در آن خطبه معروف نگاه به توسعه یک روحانی انقلابی نزدیک به امام را نشان داد.

برخی بزرگان قم که بعضا برای آقای هاشمی سمت استادی داشتند نیز با مترو مخالفت کردند و حتی یکی از آنها گفته بود که این کالا لوکس است و برای تهران و مرکزنشین ها است و البته مطرح کرده بود که این همه خاک که بعد از حفاری ایجاد می شود را چه می کنید؟ آقای هاشمی هم با خنده گفته بود شما همین که مخالفت نکنید کافی است و ما برای خاک ها

هم فکری می کنیم.

نباید فراموش کرد که احداث مترو با تلاش های آقای هاشمی در زمان جنگ اتفاق افتاد. درست زمانی که کشور در محاصره اقتصادی بود.

به سختی سلاح و مهمات و نیازهای جبهه ها را تامین می کرد. از سویی اجناس کوپنی بود و محدودیت هایی برای مردم وجود داشت و این شاهکار بود که در دوران سخت کشور بتوان بودجه لازم را تامین کرد. این داستان در مورد احداث سدها در زمان حضور آقای هاشمی در ریاست جمهوری نیز تکرار شد.

آقای روحانی در نگاه به توسعه قرابت های بسیاری با آقای هاشمی دارد. نگاه آقای روحانی تداوم نگاه آقای هاشمی است. به هر حال روحانی سال ها با آقای هاشمی محشور بوده اما تفاوت هایی هم

وجود دارد.

در آن زمان اقتصاد تا این اندازه خارج از چارچوب های دولت نبود. موضوعی که در همین بحران سیل هم به چشم آمد که نهادهایی چون بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام (ره)، آستان قدس رضوی و... هم در کنار دولت فعالیت اقتصادی انجام می دهند. با این حال به نظر می رسد که نگاه آقای روحانی به توسعه در همان جهتی قرار دارد که نگاه آقای هاشمی بود اما به هر حال اندازه و اشل و البته همتی متفاوت دارد.