آرشیو پنجشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۹۸، شماره ۴۵۸۶
فرهنگ و هنر
۱۴

پیام محمود دولت آبادی برای هموطنان سیل زده

منبع: ایسنا

محمود دولت آبادی پیامی را برای هموطنان سیل زده خطاب به سیل زدگان خوزستان نوشت.

این نویسنده در این متن نوشته است: «خود نمی دانم چه کنم و چه بگویم و بنویسم از آن چه بر شما و بر زندگی شما گذشت در این سالیان سخت و گزاینده، چه در جنگی چنان مهلک که نخستین قربانیانش شما بودید، چه در کاستی ها و مضایق بعد از آن جنگ به راستی تحمیل شده بر مردمان دو کشور ایران و عراق، چه تاب آوردن شما در مسیر تندبادهای موسوم به ریزگردها، و اکنون این سیل بی امان و غافلگیر که بر شما و دیگر هم میهنان ما در گلستان و مازندران فرود آمد! به راستی نمی دانم چه بگویم و بنویسم و چه کاری بتوانم کرد؟ تاب و تحمل شما را بستایم؟ می ستایم. اما آیا این کافی ست؟ قلبم با قلب های شما مردم می تپد و نگران هستم، اما چه کنم؟ تصویر مادری را دیدم که فرزند را درون سبد گذاشته بود و تن می کشید سوی ساحل در چشم انداز همان کودک و با خود گفتم این آیا حماسه نیست؟ چرا، حماسه ی روزگار ما همین است: عبور از مشقت ها به یاری توان و بردباری و رفاقت که شنیدم بار دیگر شکفته است در میان شما مردم نیک و زحمتکش، نیز بسیار ستوده است که شنیدم مردمان دیارهای دیگر این کشور شما را تنها وانهلیده اند چنانچه در آن جنگ که شما سپر دفاع میهن بودید و من از یاد نمی برم آن جوان خوزی را که به تن خود، سپس شهید شدن یاران، نه روز و نه شب از شهر زادگاه دفاع کرد تا در عاشورای عمرخود از دست بشود. ذهنم به شما می اندیشد و قلبم با قلب شما می تپد و شرمسار خود هستم که دستی نمی توانم زیر بازوی شما بگیرم در وجه عینی یاری. پس امیدم به همیاری مردمان و خدمت رسانانی است که دلاورانه به همراهی رسیده اند و شما خود را تنها احساس نمی کنید. چنانچه می دانید قرار بود نزد شما بیایم و نشد، اکنون این خط که می نگارم نشانه ی همان دوستی و یگانگی ست که عهد آن برجای و به قوت خود باقی ست، چنانچه در زبان حافظ آمد: حقه ی مهر بدان مهر و نشان است که بود.»