آرشیو پنجشنبه ۲۲ فروردین ۱۳۹۸، شماره ۴۳۴۰
صفحه آخر
۱۶
یک سوزن به خودمان

از آن گناه که نفعی رسد به خلق

دکتر پیمان نوروزی

احتمالا برای خیلی از ما پیش آمده است که برای فرار از قضاوت دیگران نسبت به خودمان، شرم کنیم که بگوییم از فلان فیلم یا سریال مبتذل خوش مان می آید. یا در خلوت موسیقی پاپی را گوش می کنیم و لذت می بریم که در نظر بسیاری «خالتور» است. بارها دیده ام کسانی که رمان عاشقانه و سبک خود را جلدی از روزنامه می گیرند تا متهم به خواندن کتاب های سخیف نشوند. گیلتی پلژر (Guilty pleasure) یا لذت شرم آور مفهومی است در روانشناسی به معنای نوعی ترس از خوب دیده نشدن. فرار ما از قضاوت دیگران درباره آنچه شاید سخیف به نظر برسد. این مفهوم گستره زیادی را شامل می شود؛ از لذت بردن از فیلم و موسیقی های سبک و زرد تا عادت های رفتاری که شاید چهره اجتماعی ما را متزلزل کند. مثلا ممکن است شما هوادار هنرپیشه ای باشید که اغلب او را گیشه ای می دانند و در این صورت آن هنرپیشه «گیلتی پلژر» شما می شود. گاهی هم اتفاقات اجتماعی باعث بروز این احساس در بسیاری از افراد جامعه می شود. برای مثال چندی پیش هشتگی به راه افتاده بود با عنوان «نارمان خوانی» که خواندن رمان را کار باطلی می دانست و تشویق به مطالعه کتاب های مفهومی و آموزنده می کرد. نگارنده خود شاهد بود در جمعی از دوستان که درباره این هشتگ صحبت شد و در طرفداری از کتاب های فلسفی سخن به میان می رفت، رفیقی که پیگیر جدی کتاب های داستانی بود به نوعی در دیوار دفاعی لذت شرم آور فرو رفت . شاید مرز باریکی باشد بین لذت شرم آلود و کم رویی. طبیعتا تشخیص آن نیز کار راحتی نیست. واضح است که درون ریزی های ناشی از کم رویی، اغلب به خاطر ضعف ها و کمبودهای شخصیتی است. اما کسانی که بسته به موقعیت اجتماعی شان و برای احتراز از قضاوت های نادرست سعی در مخفی کردن بعضی از علاقه مندی های شان می کنند، لزوما آدم های کم رو با شخصیتی ضعیف نیستند.