آرشیو سه‌شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۸، شماره ۴۳۴۴
جلد دوم
۷
یادداشت

جهان در تسخیر «بازی تاج و تخت»

یکسان سازی سلیقه مردم جهان

بابک احمدی

یکی از همکاران به درستی اشاره می کرد که با ورود هر قسمت از سریال «بازی تاج و تخت» به بازار همزمان شاهد به رخ کشیدن قدرت رسانه ای تبلیغاتی این مجموعه نیز هستیم. اما این تنها بخشی از ماجرا است و جذابیت های موجود در پرداخت داستانی و کارگردانی سریال را در رسیدن به چنین توفیقی نمی توان از نظر دور داشت. رجوع به آمار و ارقام کافی است تا هوش از سر آدم بپرد. مثلا the irish times در گزارشی می گوید بازدید طرفداران «بازی تاج و تخت» از لوکیشن های این سریال در ایرلند شمالی چیزی معادل 30 میلیون پوند برای این کشور آورده مالی داشته؛ رقمی که محاسبه آن از سال 2010 تاکنون چیزی معادل 206 میلیون پوند را نشان می دهد. ماجرا به همین جا ختم نمی شود و به جرات می توان گفت مخاطبان در اکثر کشورهای جهان تماشای قسمت های پایانی سریال را انتظار می کشند، چنان که در طول 7 قسمت قبل چنین شد و اطلاعات مندرج در سایت شبکه پخش کننده (HBO) نشان می دهد از اتحادیه عرب در خاورمیانه گرفته تا ابر قدرتی مانند چین، کشورهای آسیای شرقی (بنگلادش، تایوان، تایلند و...) در کنار شبکه های پولی اروپایی، آفریقایی و امریکای لاتین متقاضی پخش همزمان سریال هستند. به اینها آمار بیشترین دانلود غیرقانونی سریال تلویزیونی و امثال اینها را نیز اضافه کنید. اما گویی در کنار این کیفیت آماری با مساله دیگری هم مواجهیم که نباید از نظر دور داشت و آن موج عجیب و غریب یکسان سازی سلیقه مردم کره زمین! است. اینجا است که باید توجه داشت جهانی شدن خواه یک فرآیند اجتناب ناپذیر یا یک پروژه هوشمند! در شرایط کنونی به واسطه رسانه های گروهی و خصوصا اینترنت تا حذف فرهنگ دیگر ملل به سرعت در حال شکل گیری است. اینکه از منظر کیفی با یک محصول هنری مواجه شویم یک مساله است و اینکه چشم بسته در دام مشتقات محصول (لیوان و لباس و غیره) بیفتیم چیز دیگر. غرض اینکه بیاییم در کنار رصد محصولات فرهنگی که امری پسندیده است، به ابزار مواجهه آگاهانه نیز مسلح باشیم. آن ابزار چیزی نیست جز دانش انتقاد از فرم و محتوای آثار هنری که لاجرم باید از دل کتاب ها و نظریه های هنری و فلسفی بیرون بکشیم. زنده باد سریال و فیلم دیدن همراه با مطالعه.