آرشیو چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۴۳۶۱
صفحه آخر
۱۶
در همین حوالی

حجم باشکوهی از شعر

علی مسعودی نیا

حالا که به قول نیما «غربال به دستان» تاریخ شعر معاصر اندک اندک از راه می رسند و داشته های شعر ایران را می کاوند و محک می زنند، برای مان روشن است که یدالله رویایی را باید از بالانشینان و ماندگاران این عرصه دانست.

شاعری با نبوغی غبطه برانگیز و ذهنی به شدت پویا و آفرینشگر که خیلی زود هم در تئوری و هم در عمل تکلیف خودش را با مفهومی که از زیبایی شناسی و معیارهای خلاقیت در ذهن داشت، روشن کرد.

رویایی با بیانیه شعر حجم نشان داد که تا چه حد دوراندیش و از زمانه خود پیش است و بعدها، هر چند پیروان ارتودکس چندانی نداشت، اما هم در حیطه نظریه پردازی و هم در اقلیم سرایش، تاثیر بزرگی بر شعر ایران برجای نهاد.

طی این سالیان دراز هم ثابت کرد فدایی شعر است و فقط سنگ خودش را به سینه نمی زند. او در قامت یک روشنفکر واقعی کوشید گفتمان هایی نو در متن شعر ایران پدید بیاورد و نگرش نوین برگرفته از فلسفه قاره غربی را با شهود و استعلای کلاسیک ادب فارسی پیوند بزند و تنافرها و تناقض ها را به حداقل برساند.رویایی در مقام یک منتقد و شارح شعر مدرن ایران معرف نام های بسیاری هم بود؛ نام هایی که اگر نام رویایی قیم و حامی شان نبود، شاید هرگز به گوش مان نمی خوردند. شعر ایران حق ندارد این کنش های آوانگارد و مستمر او را از یاد ببرد. او زخم ها و نکوهش ها و تهمت ها را تاب آورد و کار کرد و کار کرد. رویایی از معدود چهره های شعر امروز است، از آموختن و آموزاندن مداوم نترسیده و هر چه سن و سالش فزونی یافته، جای محافظه کار شدن، بر جسارت و تجربه گرایی خویش افزوده است.

از اینها گذشته او حجم باشکوهی از شعرهای خود در ادبیات معاصر ایران بر جای نهاده که هنوز ظرفیت تماشا دارد. راه دیالوگ با نظریات و اشعار رویایی هنوز باز است. هنوز می شود «هفتاد سنگ قبر» و «لبریخته هایش» را ورق زد و با شعرهایش بده بستانی اندیشه ورزانه داشت. سایه خودش و شعرش مستدام باشد بر سر ما؛ که حضور چنین سایه هایی اشباح رند و دروغین شعر امروز ایران را می تواند فراری دهد.