آرشیو چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۳۴۲۲
ادبیات
۸
شیرازه

رویکردهای جایگزین نقد

شرق: «آینده ای برای نقد» کاترین بلزی که مدتی پیش با ترجمه حبیب رستمی در نشر نیماژ منتشر شد، اثری است درباره رویکردهایی که نقد باید در پیش بگیرد و از این رو می توان آن را اثری انتقادی درباره خود نقد دانست. این نکته ای است که بلزی در همان ابتدای دیباچه کتابش به آن اشاره کرده: «این کتاب در مورد نقد آثار کلامی است. من بر این باورم که نقد در وضعیت کنونی به موضوع مهمی نمی پردازد و در ادامه می کوشم تا یک روش جایگزین را مطرح کنم».

بلزی معتقد است که دوران امروز دوران ضد تفکر و خرد است و از این رو علوم انسانی به طور عام به کمک هایی که امکان بهره مندی از آنها را دارد، نیاز دارد. بلزی از خود نقد آغاز می کند و می کوشد تا راه هایی برای تغییر وضعیت آن در آینده بیابد. از این رو او می گوید که «آینده ای برای نقد» صرفا کتابی درباره ادبیات نیست؛ چرا که «کتاب های ادبیات بسیار خوبی در حال حاضر وجود دارند و گویی موضوع نقد، نامرئی و دور از دید است. در عوض، این کتاب به موضوع نقد، اولویت های تعیین کننده فعلی و چندین جایگزین ممکن برای آنها می پردازد. در حالی که متون اصلی برای خواندن و بازخوانی، آماده و در دسترس هستند، کاری که ما با آن ها می کنیم -و دیگران را نیز تشویق می کنیم که چنین کنند- تا حد زیادی به ارزش های غالب نقد و فرضیات مربوط به آن بستگی دارد. این موارد می توانند کمابیش حق مطلب تجربه خواندن و همچنین دانش فرهنگی را که از خواندن عاید می شود برسانند. اعتقاد دارم که می توانستیم بهتر عمل کنیم».

بلزی می گوید که یکی از مشکلات نقد کنونی ادبیات، این است که به قضاوت ارزشی ادبیات تمایل دارد و به اعتقاد او باید رویکردی جایگزین برای آن یافت: «آثار کلاسیک، ادبیات محسوب می شوند و نه آثار پرفروش؛ رمان های ادبی هم جایی در این میانه قرار دارند؛ اما اجماع مشخصی در مورد اساس این قضاوت ها و همچنین درک مشترکی از مزایای انجام چنین قضاوت هایی وجود ندارد. من قصد دارم در اینجا رویکرد جدلی داشته باشم؛ اما نه در مورد آثاری که باید بسنجیم و ارزش یابی کنیم، به همین علت این موضوع را برجسته می کنیم؛ اما با وجود قرن ها سنجش و بررسی نوشتارها، ما هیچ واژه غیرقضاوت کننده ای برای یک اثر هنری متشکل از واژه ها یا یک ساختار کلامی که در وهله اول برای انتقال اطلاعات طراحی نشده باشد، نداریم. نوشتن خلاقانه یا نوشتن خیالی و ابتکاری خنثی تر از ادبیات نیستند. من که از این مشکل سرگشته بودم، به سختی داستان را پذیرفتم».

یکی از مواردی که بلزی بر آن تاکید دارد، این است که باید در نقد ادبی به لذت داستان و به عبارتی تخیل توجه کنیم. او می گوید تحلیل آثار ادبی بیشتر بر اساس رویکرد کانتی صورت می گیرند و لذت را با قضاوت و تقوا درمی آمیزند. حالا او در این کتاب می کوشد که رویکردی دیگر پیشنهاد دهد، رویکردی که نه با انتقاد از کانت بلکه با توجه به جاذبه و فریبندگی ادبیات داستانی شکل می گیرد و به اعتقاد او این آغاز راهی نو در عرصه نقد است. راهی که خودش این چنین مختصاتش را توصیف می کند: «در این فرایند من برخی از موانع غالب برای فهم بهتر بافت متن را به چالش می کشم که از آن جمله می توان به جایگزینی اخلاقیات با خواندن، سرگشتگی زندگی نامه و کم شدن توجه و دقت که از برتری دادن به واقع گرایی (رئالیسم) ناشی می شود، اشاره کرد. در ادامه نشان می دهد که نقد می تواند بلندهمت تر باشد. نقد دانشی ارزشمند از فرهنگ را در گذشته و حال، در اختیار ما می گذارد و فرهنگ به عنوان عنصری که برای بشر عمیقا سازنده است، شناخته می شود. تاریخ فرهنگی که توسط داستان نشان داده شده است، متنوع و چندلایه است و این نگرش را که همیشه گزینه ها و انتخاب های دیگری وجود دارند، توجیه کرده و از آن حمایت می کند. اگر داستان خیلی لذت بخش نبود، تصویر آن از مسائل اجتماعی با اهمیت از جمله نژاد، جنسیت، یا بوم شناسی، از اهمیت کمتری نسبت به حال برخوردار بودند. داستان هم بینش و بصیرت می دهد و هم تاثرات را به کار می گیرد، تا حدی که میل و رغبت خوانندگان و مخاطبان را درگیر کند».

بلزی همچنین می گوید که «آینده ای برای نقد» بیش از آنکه اثری نظری باشد اثری است که بر عمل کردن تمرکز دارد. این کتاب دارای هفت بخش با این عناوین است: لذت، تقوا، زندگی نامه، رئالیسم، فرهنگ، تاریخ و میل. در بخش مربوط به رئالیسم، به سنت رئالیسم در تاریخ ادبیات پرداخته شده و به اینکه رئالیسم هنوز هم طرفدارانی جدی در ادبیات و هنر دارد. در اینجا به جایگاه کنونی رئالیسم توجه شده و اینکه آیا ما اهمیت زیادی به واقع گرایی می دهیم یا نه.