آرشیو شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۵۳۸۶
رسانه
۵

خبر

نقل

معمولا در برنامه های زنده اتفاقات بسیار زیادی می افتد که گاهی این اتفاقات عمدی نیست و سهوی پیش می آید، اما منجر به خنده مخاطبان می شود؛ حتی گاهی این نوع سوتی ها در فضای مجازی دست به دست می شود. اخیرا در برنامه خانواده محور «به خانه برمی گردیم» این سوتی اتفاق افتاده است. مجری برنامه همراه کارشناس مشغول صحبت بودند و بعد تصمیم می گیرند بقیه مباحث را در بخش آشپزخانه برنامه ادامه بدهند، اما از آنجا که این حرکت مجری و کارشناس به لحظه بود و دوربین ها هم همراه با آنها وارد دکور دیگری شد، در این لحظه یک خانمی با عجله از یک بخش دکور به پشت صحنه رفت. نکته جالب تر این بود که وقتی دوربین روی بخش دکور آشپزخانه زوم کرد، آشپز برنامه پایش لیز خورد. مجری هم در حالی که خنده اش گرفته بود، خطاب به خانم آشپز گفت: خانم حسینی چی شد؟ پاتون لیز خورد؟ می خواین براتون آب بیارم؟

آشپز: نه، حالم خوب هست. یهو پام لیز خورد!

مهمان برنامه: چنین اتفاقاتی در برنامه زنده پیش می آید.

مجری: البته ما هم مهمان ناخوانده بودیم!

آشپز: نه، خواهش می کنم. قدمتان روی چشم.

قیل و قال

ماکسیمیلیانوس: ارابه سنگین زمان چه با قدرت و صلابت پیش رفته. آن همه دغدغه ها و اضطراب ها، عشق ها و کینه ها، دوستی ها و دشمنی ها، شکنجه ها و زندان ها، آن همه لشکر و سپاه و کاخ ها و آن خدایان و خدایگان ها... چه مسخره است... همه تسلیم شدند، تنها چیزی که می بینم، مقهوریت است.

همه مقهور یک قدرت و یک اراده اند. هیچ کس قدرت مقاومت و مخالفت ندارد.

اگر همه آنها که طبل جنگ با خدا را می زنند و خطبه خدایی به نام خود می خوانند در طول زمان بنگریم، چه دلقک های مسخره ای هستند که با همه مقاومت ها و مخالفت هایشان جز بر محور خدا نمی گردند،ولی خود هم نمی دانند... و این آن چیزی بود که ما آرزوی دیدنش را داشتیم. ما از خداوند خواسته بودیم شکست قدرت های پوشالی را در برابر قدرت لایزال خویش به ما نشان دهد و چه زیبا نشان داد با یک خواب... .

سریال مردان آنجلس