آرشیو پنجشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۴۳۶۸
پنج شنبه روز آخر نیست
۱۵
روشنایی های شب

دشمن پشت دروازه

حسن لطفی

جنگ و حواشی اش هر چقدر توی فیلم و سینما تماشایی است در واقعیت آزار دهنده و غیرقابل تحمل است. توی سینما حتی فیلم های ضد جنگ ارزشمند و آثاری که زشتی های جنگ را به تصویر می کشند تاثیرشان با تاثیری که خود جنگ در آدم ها ایجاد می کند، برابر نیست. دلیلش ناتوانی سینما در انتقال احساس نیست. به تفاوت واقعیت و توهم واقعیت برمی گردد. عین تفاوت دو نفر می ماند که یکی شان از بدنش خون می رود و دیگری تماشا می کند.گلوله ها و موشک هایی که در فیلم ها شلیک می شود، آدم هایی که به خون می غلتند و تکه تکه می شوند، خانه هایی که ویران می شوند و... با خروج از سینما طعم تلخ جنگ را با مزه و شیرینی زندگی تاخت می زنند. اما وقتی کسی خانه اش در جنگی واقعی ویران شود و زخمی از گلوله ای بر جانش حک می شود تا وقتی نفس می کشد، دردش در جانش می ماند. به همین دلیل حتی فکر جنگی واقعی هم می تواند تن درگیر شوندگان در جنگ را بلرزاند. لرزیدنی که با خودش هراس می آورد و هراس مختل کننده زندگی است. خوشبختانه حرکت احمقانه و زیاده خواهانه ترامپ و زیر دستانش، به رغم کشاندن دشمن به پشت دروازه های کشورمان تا اینجا نه تنها تن کسی را نلرزانده و هراسی ایجاد نکرده، روی برخی از طنازان کشورمان تاثیر عکس گذاشته است. اینکه می گویم خوشبختانه به خاطر این نیست که از بروز جنگ وحشتی ندارم. چرا که همچون بسیاری معتقدم جنگ احمقانه ترین و وحشیانه ترین تصمیم آدمی است که آسیبش بیش از تصمیم گیران جنگ و صلح، نصیب کسانی می شود که نقشی در بود و نبودش ندارند. خرسندیم به خاطر این است که هراس از جنگ وضع ما را از آن چیزی که باید بدتر نکرده است. این خودش نشانه انعطاف پذیری مردم کشورمان است. مردمی که بدون اغراق کسانی که برای شان تصمیم می گیرند باید بر صبر و درایت و همراهی شان تعظیم کنند. تعظیمی که در پیش تلاش برای بهبود معیشت، آسایش، رفاه، امنیت و قدرشناسی افزون شود. تصمیم گیران جنگ و صلح کشورمان باید به خاطر داشته باشند اصل و اساس امنیت موجود در کشور به وجود نازنین چنین مردمی مرتبط است. کاش قدر این صبوری و همدلی و تلاش برای حفظ امنیت کشور را بدانیم.