آرشیو شنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، شماره ۴۳۶۹
هنر و ادبیات
۸
کتاب - 1

نگاهی به رمان «دریا و سکوت» نوشته پیتر کانینگهام

راز گره گشایی در صبوری است

نوا ذاکری

«درباره اش زیاد شنیده بودم، مثل همه آن چیزهایی که مشتاقانه در انتظارش بودم، دیگر داشتم ناامید می شدم. رونی شاو پرسید «حاضری؟» و من بهش لبخند زدم. گفتم: «دیگه بهتر از این نمی شه.» این شروع ماجراست. کتاب «دریا و سکوت» نوشته پیتر کانینگهام، از روزگار جوانی تا میانسالی زنی سخن می گوید که در جوانی با همسرش، ساکن فانوس دریایی ای در «مونومنت» می شود. این زوج روزهای عجیب، زیبا و سختی را در فانوس دریایی سپری می کنند و سرانجام همه چیز رو به نابودی می رود؛ عشق سال های جوانی شان، فانوس دریایی و تنها پسرشان هکتور. در خلال ماجرای زندگی این زوج، داستان چندین خانواده که به مونومنت نقل مکان کرده اند هم روایت می شود. کانینگهام که خود متولد دوبلین است به خوبی دریا را می شناسد و اگر شما از آن دسته آدم ها باشید که به صدای دریا به خوبی گوش داده باشید، این کتاب در هر لحظه اش شما را به صدا و بوی دریا نزدیک می کند. این نویسنده بیشتر به خاطر رمان های تاریخی اش مشهور است که «دریا و سکوت» نیز در همین دسته قرار می گیرد. این رمان سال 2013 توانست جایزه اروپا را از آن خود کند و ترجمه آن در فرانسه هم جایزه ادبی «کیو» را در پی داشت و همچنین در منتخب بهترین کتاب های اغلب مجله های ادبی قرار گرفت. قلم روزنامه نگارانه کانینگهام به قدری ساده و روان است که خواننده را در هر صفحه ترغیب به خواندن و دنبال کردن ادامه داستان می کند. «دریا و سکوت» همان طور که از اسمش برمی آید درباره دریا سخن می گوید و سکوت ناشی از آن! در این رمان منتظر اتفاق عجیب و غریبی نباشید؛ شما شاهد یک زندگی خانوادگی با تمام مشکلات مالی و عاطفی آن هستید. رونی، مردی است که درست نمی داند از زندگی چه می خواهد، مدتی در ارتش خدمت کرد و سپس وارد کار دلالی زمین می شود.