آرشیو پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۸، شماره ۵۴۰۵
رسانه
۵
یادداشت

توسعه داستان در جای جای ایران

رضا رویگری

من همیشه گفته ام که اگر در پیش تولید سریال ها گروه هایی باهوش برای پیدا کردن مکان فیلمبرداری به نقاط بکر ایران بفرستند قطعا در کوتاه مدت شاهد یک تحول در تولید خواهیم بود و به صورت غیرمستقیم صنعت گردشگری ما نیز رونق خواهد یافت. جذب مخاطب که فقط با ملودرام های آپارتمانی ممکن نیست بلکه باید دامنه داستانگویی را توسعه داد و وجه ایرانیت سریال ها را با داستان پردازی در جای جای ایران عمق بخشید. درست است که داشتن یک قصه خوب می تواند نقطه عزیمت یک سریال خوب باشد ولی قصه ای که معطوف به آپارتمان و خانه های قمرخانمی باشد حال مخاطب را به هم می زند چون آن قدر فیلم و سریال آپارتمانی یا قمرخانمی دیده که بدش می آید! داستان ها باید طوری نوشته شود که از محیط بیرونی و عنصر نورپردازی و رنگ بندی طبیعی بهره ببرد و این بهره وری موجب می گردد بیننده از دیدن سریال نه تنها خسته نشود بلکه پیگیر و حتی کنجکاو شود منطقه فیلمبرداری را پیدا کرده و سری به آنجا بزند. پس نویسنده در مرحله اول جوری باید بنویسد که از مکان فیلمبرداری های جذاب بیرونی استفاده بهینه را ببرد. به جز این یک سری خط قرمزهای دست ساخته هم داریم که سوهان اعصاب است. اخلاقیات را باید حفظ کرد ولی به نظر من لازم نیست سختگیری های بیهوده در داستان پردازی داشته باشند آن هم در زمانی که از لحاظ فناوری رقابت های سنگینی پیرامون کشور ما وجود دارد. قصه های زیبا از زندگی عادی مردم را در مکان های فیلمبرداری زیبا روایت کنند تا مخاطب جذب شود. حیف نیست از زیبایی های محیط اطراف مان که هر روز خودمان آن را می بینیم در سریال هایمان استفاده نکنیم؟

مورد دیگری که خیلی مهم است این که باید از بازیگرانی استفاده کنند که در کار مهارت داشته باشند و از همه مهم تر این که مردم از آنها خاطره داشته و به خوبی آنها را بشناسند. اگر از بازیگر شناخته شده و کاربلد در سریال ها، به جای یک سری نابازیگر استفاده شود، بیننده تمایل بیشتری به دیدن آن سریال خواهد داشت.