کاربرد مدل HVB در بررسی اثرات تغییر اقلیم بر خشکسالی هیدرولوژیکی حوضه ی زاینده رود
افزایش گازهای گلخانه ای باعث تشدید پدیده تغییر اقلیم شده که اثرات منفی آن بر جوامع بشری یکی از دغدغه های مهم بشر در قرن 21 به شمارمی رود. پدیده تغییراقلیم می تواند بر سیستم های مختلف تاثیرات متفاوتی داشته باشد. که به دلیل نقش حیاتی آب در زندگی انسان، بررسی تاثیرات منفی آن بر شدت و فراوانی وقوع خشکسالی یک منطقه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله اثرات تغییر اقلیم بر وضعیت خشکسالی در مقیاس حوضه با استفاده از مدل سه نمونه ای آب و هوایی جهانی (s GCM) با خروجی (بارش و دما) اصلاح شده توسط سازمان نظارت بر صحت داده ها (WFD)، برای سناریو های A2 و B1، مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای هیدرولوژیکی نظیر جریان، رطوبت خاک و کم ترین حجم مخزن آب های زیرزمینی برای بررسی رژیم هیدرولوژیکی و شناسایی خشکسالی با کمک روش سطح آستانه خشکسالی مورد استفاده قرار گرفت. برای سناریو A2، شاخص رویداد خشکسالی با روند افزایشی 98٪، 109٪ و 81٪ به ترتیب در جریان، رطوبت خاک و آب های زیرزمینی بدست آمد. سناریو B1 تخمینهای محافظه کارانه تری را، با افزایش شاخص خشکسالی تا 56٪، 92٪ و 34٪ به ترتیب در جریان، رطوبت خاک و آب های زیرزمینی، ارایه می دهد. اختلاف دوره خشکسالی بین سناریوها تا سال 2100 به 33٪، 89٪ و 34٪ به ترتیب برای جریان، رطوبت خاک و آب های زیرزمینی شبیه سازی شده می رسد. تغییرات متوسط را می توان در خشکسالی های با حجم کم با بیش ترین میزان افزایش حدود 19٪، 33٪ و 22٪ به ترتیب در جریان، رطوبت خاک و آب های زیرزمینی با توجه به سناریو A2 برآورد نمود، در حالی که سناریوی B1 حداکثر افزایش را 10٪، 2٪ و 26٪ پارامترهای سابق، بیش تر پیش بینی می کند. ارزیابی پارامترهای هیدرولوژیکی به صورت خطی کاهش بارش و افزایش روند دما را پیش بینی می کنند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.