ترسیم مدل بومی سرمایه اجتماعی برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی با روش کیفی نظریه داده بنیاد

پژوهش حاضر با هدف ترسیم مدلی برای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی در دو حوزه اشتغال و تولید و نقش سرمایه اجتماعی بر تحقق این اهداف روش کیفی نظریه داده بنیاد به کار گرفته شد. ابزار اصلی پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصص در حیطه موضوعی مورد نظر بود و نمونه گیری نیز به صورت نظری انجام گرفت. پس از انجام دادن مصاحبه و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف، تجزیه وتحلیل شد و در مراحل سه گانه کدگذاری باز، محوری و انتخابی به مدل منتهی شدند. این مدل از مقوله های الزامی، شرایط علی، شرایط مداخله گر، راهبردها و در نهایت پیامدها و نتایج تشکیل شده است که با توجه به وضع موجود و نقش پذیری اقتصاد مقاومتی از ابعاد ذهنی و رفتاری سرمایه اجتماعی، ضمن توجه به الزامات، شرایط علی، مداخله گرها و بیان راهبردها می تواند به افزایش تولید داخلی، افزایش میزان اشتغال و همچنین، افزایش ظرفیت داخلی منتهی شود. در پایان، ضمن تاکید بر نقش پذیری اقتصاد مقاومتی از اعتمادسازی، آگاهی، مشارکت مدنی و شبکه سازی به عنوان ابعاد سرمایه اجتماعی، پیشنهاد شد برای گسترش صنایع کوچک، خانوادگی، روستایی و تبدیلی، ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی به منظور جلب مشارکت مردم به کار گرفته شده و در این زمینه فرهنگ سازی شود.