مقایسه اثربخشی آموزش گروهی روان شناسی مثبت گرای سلیگمن و رویکرد اسلامی مبتنی بر آموزه های قرآنی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متاهل
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی روان شناسی مثبت گرای سلیگمن و آموزه های قرآنی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متاهل بود.
این پژوهش با طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان شاغل متاهل آموزش و پرورش شهر آمل در سال تحصیلی 96-1395 بود که به روش نمونه گیری هدفمند با در نظر گرفتن نمره پایین شادکامی آکسفورد و ملاکهای ورود و خروج 75 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی ساده در 3 گروه 25 نفر (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش 4 جلسه ی 90 دقیقه ای هفتگی، تحت آموزش های روان شناسی مثبت گرا و آموزه های قرآنی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد. داده ها با استفاده از طرح اندازه گیری مکرر و آزمون d کوهن تحلیل شد.
نتایج نشان داد که هر کدام از روش های آموزشی بر افزایش شادکامی زنان شاغل متاهل تاثیر معنا داری داشت (01/0p<). با این وجود، روش مبتنی بر آموزه های قرآنی در مقایسه با روان شناسی مثبت گرا موثرتر بود (01/0>p). نتایج پیگیری نیز نشان داد روش های آموزش اثر ماندگاری داشته است (05/0>p).
با توجه به یافته های پژوهش این نتیجه گیری به دست آمد که می توان از طریق آموزش مداخلات روان شناسی مثبت گرا و آموزه های قرآنی به افزایش شادکامی زنان کمک نمود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.