قابلیت فهم متقابل بین گویش های کردی میانی و کردی جنوبی: مطالعه موردی گونه های مهابادی و بدره ای
پژوهش حاضر، مطالعهای تجربی برای اندازهگیری قابلیت فهم متقابل بین گونه مهابادی از آذربایجان غربی و گونه بدرهای از استان ایلام، مطابق معیارهای زبانشناختی و فرازبانشناختی در چارچوب اصل چندزبانهپذیری است. به این منظور، از آزمونهای عملکردی برای سنجش فهم زبانی و برای بررسی عوامل فرازبانشناختی مانند نگرش زبانی و برخورد زبانی از آزمون نظرسنجی استفاده شد. روش نمونهگیری تصادفی هدفمند بود. آزمونها در چهار سطح ترجمه جمله، مثل واژه و بازگویی متن، ضبط شدند و به سمع آزمودنیها رسیدند. آزمودنیها ترجمه مواد شنیداری گونه مقابل را به زبان فارسی در پاسخنامه قید میکردند. یافتهها نشان دادند قابلیت فهم دو گونه موردبررسی متقارن نیست و بهرغم آنکه نگرش گویشوران بدرهای نسبت به گونه مهابادی مثبتتر بود، نمرات گویشوران مهابادی در آزمونهای زبانی بالاتر بود. این نتیجه با مطالعات ماورود (1976) و نیز دلسینگ و آکسون (2005) که مدعی بودند میان نگرش مثبت و قابلیت فهم زبانی همبستگی مثبت وجود دارد، مغایرت داشت. همچنین یافتهها نشان داد از میان یازده خصیصه واژگانی که بهعنوان عوامل موثر بر قابلیت فهم، مورد تاکید کورشنر و همکاران (2008) است تفاوت آوایی و ریشهشناسی واژگانی نقشی مهمتر در میزان قابلیت فهم میان گویشوران این دو گونه زبانی دارند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.