اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد استدلال کمی، دانش و استدلال سیال در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری پایه های اول و دوم ابتدایی
اخیرا توجه زیادی به دانش آموزانی که چالش هایی در یادگیری دارند متمرکز شده است. والدین و مربیان از همان اوایل دوره پیش دبستانی شاهد سردرگمی برخی از دانش آموزان در یادگیری مهارت های خواندن و نوشتن هستند که به عنوان تکلیف به آنها داده می شود، به همین جهت حوزه اختلال یادگیری موقعیتی ویژه دارد. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد استدلال کمی، دانش و استدلال سیال در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری پایه های اول و دوم ابتدایی استان خراسان جنوبی انجام شد.
روش ها:
روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر پایه های اول و دوم ابتدایی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری خراسان جنوبی در سال تحصیلی 1397-1396 بود و مرکز اختلالات یادگیری قاین به عنوان نمونه و مکان اجرای آزمایش انتخاب شد. تعداد 24 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. سپس با توجه به نمره بدست آمده از نمره هوش آزمای تهران- استانفورد- بینه به صورت همتا درگروه های 12 نفری آزمایش و کنترل قرارگرفتند. گروه آزمایش در15 جلسه 60 دقیقه ای مورد آموزش کارکردهایی اجرایی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS-23 و با روش تحلیل کواریانس تحلیل شدند.
یافته ها:
نتایج نشان داد که بین میانگین های گروه های آزمایش و کنترل در متغیرهای استدلال کمی، دانش، استدلال سیال و نمره کلی عملکرد اجرایی تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر آموزش کارکردهای اجرایی باعث افزایش میانگین استدلال کمی (12/34±111/33)، دانش (16/67±110/16)، استدلال سیال (16/96±110/50) و نمره کلی عملکرد اجرایی (38/79±332/0)، در مرحله پس آزمون شد.
نتیجه گیری:
بنابراین پیشنهاد می شود آموزش و پرورش با برگزاری کارگاه های آموزشی با هدف آشنایی اثربخشی کارکردهای اجرایی بر کاهش نشانه های ناتوانی های یادگیری دانش آموزان برای معلمان اقدام نمایند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.