تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی از قرآن و دیگر متون پیشین بر مبنای نظریه ی پیرامتنیت ژنت
مثنوی طاقدیس اثر ملا احمد نراقی به تقلید از مثنوی معنوی سروده شده و همچون این اثر سترگ در آن موضوعات فراوانی از دیدگاه عرفان و مذهب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس (به عنوان زبر متن) ومثنوی معنوی (به عنوان زیرمتن) از قصص قرآنی (به عنوان سر متن) بر مبنای نظریه ی پیرامتنیت ژرار ژنت واکاوی شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که هم مولانا و هم نراقی برای تبیین فرم و اندیشه درحکایات خویش از قصص قرآنی، فرهنگ عامیانه، متون عرفانی پیشین و... به عنوان «سرمتن» بهره جسته اند و بنابراین براساس نظریه ی ژنت می توان حاصل کار آنها را نتیجه ی ارتباط بینامتنی ای دانست که با دیگر متون برقرار ساخته اند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.