تصویر «من» و «دیگری» در شعر هانری مشونیک بر اساس رویکرد نشانه شناسی
در طی بیست سال گذشته، رویکرد جدید نشانه-معناشناسی با گذر از چهارچوب طرحواره های روایی کلاسیک به خوب توانسته است از مرزهای روابط نحوی فراتررفته و احیای معنای زیسته را مبنای کار خود قرار دهد؛ معنایی پیوسته در حال پیدایش که در حضور «دیگری» و در طی تعاملی پویا با این «دیگری» ظاهر می شود. در این راستا، اثر شعری هانری مشونیک نمونه ای از آثار درخور توجه است که در آن چگونگی حضور «دیگری» بحث برانگیز به نظر می رسد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش های تحلیلی ارایه شده در نشانه-معناشناسی «تجربه» و نشانه-معناشناسی «هستی محور» در صدد خواهیم بود که تاثیر وجود «دیگری» را در سه مجموعه ی شعری مشونیک مورد مطالعه قرار دهیم. «دیگری» چگونه و در کدام قالب در برابر شاعر ظاهر می شود و چگونه موفق می شود «طریق هستی» وی در دنیا را دستخوش تغییر و تحول سازد؟ شاعر، به عنوان یک سوژه ی هستی شناختی، چگونه به تجربه ی زیبایی شناختی زیستن این «دیگری» دست می یابد؟ چگونه سوژه ی هستی شناختی به تجربه ی استعلایی نایل می شود و در نهایت چگونه به «دیگری» تبدیل خواهد شد؟ در حقیقت، پژوهش حاضر درصدد است به این سوالات پاسخ گوید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.