ناکارآمدی علوم انسانی در ایران و راهکارهای برون رفت از آن (با تاکید بر علم سیاست)
سابقه آموزش عالی در ایران به اواخر قرن سیزدهم هجری شمسی باز می گردد. اما جهش کمی در آموزش عالی از اوایل دهه 1370 آغاز گردید و در طول سه دهه گذشته تعداد دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاه ها به ویژه در علوم انسانی به صورت بی رویه افزایش یافت. این دسته از علوم از جمله علم سیاست علی رغم رشد کمی همچنان با برخی ضعف ها و آسیب های جدی مواجه اند: بومی نبودن محتوای آموزش ها، عدم تطابق محتوای دروس با تحولات سیاسی-اجتماعی جدید، مرجعیت نظریه های غربی در حوزه های آموزش و پژوهش، کاربردی نبودن آموزش های دانشگاهی و مواردی از این قبیل جزو آسیب های علوم انسانی در ایران است. این تحقیق که با روش ترکیبی(کمی و کیفی) و با استفاده از داده های آماری و اسناد رسمی صورت گرفته، ضمن آسیب شناسی وضع موجود به ارایه راهکارهای تحول در علوم انسانی و سیاسی پرداخته است. مطابق نتایج تحقیق، برخی الزامات تحول در علوم انسانی به ویژه علم سیاست عباتند از: کابردی شدن رشته های علوم انسانی، بازسازی جایگاه علوم انسانی در نظام آموزشی، سیاستگذاری و ایجاد مشوق های مادی و معنوی به منظور حرکت اساتید علوم انسانی به سمت ارایه نظریه های بومی، کاهش فاصله میان ارزش های نظام سیاسی و رویکرد حاکم بر دانشگاه ها و حرکت به سمت مطالعات بین رشته ای متناسب با شرایط و نیاز های کشور
ایران ، آموزش عالی ، علوم انسانی ، ناکارآمدی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.