نظام تعامل و تطبیق در مواجهه پوران دخت و اسکندر
قصه های عامیانه بلند در بردارنده فضاهای ارزشی و اشکال روایی است که اگرچه در ارتباط تنگاتنگ با حماسه ملی اند، به تناسب بازسازی قصه در طول دوره های مختلف و حضور نقال، عناصر و گفتمان های عصرهای مختلف را در خود پذیرفته و الگوهای معنایی خود را به تناسب شرایط مختلف تغییر داده اند. به تبع این ویژگی بخشی از کار روایت شناسی، بررسی نحوه برخورد قصه با فضاهای ارزشی جدید است. زمانی که مبنا را بر باور نظام بودگی متن قرار می دهیم از بررسی روش برخورد متن با داده های تازه و تنظیم آن ها ناگزیریم. روی کرد نشانه معناشناسی از طریق تقلیل روایت به ساختارهای انتزاعی و نحوه سازمان دهی آن ها علاوه بر بررسی فرایندهای هم نشینی و جانشینی در ژرف ساخت و روساخت، می تواند انواع نظام های گفتمانی را در متن تفکیک و تحلیل کند. بخش اسکندرنامه در کتاب داراب نامه طرسوسی یکی از متفاوت ترین اسکندرنامه های ادب فارسی است و داستان چالش دو گفتمان ایرانی و اسلامی راجع به اسکندر را نشان می دهد. با توجه به روی کرد نشانه معناشناسی، پرسشی که نویسنده در پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به آن است، چگونگی تعامل قصه با داده های تازه ای است که در آن گنجانده شده است. فرایند هم نشینی نشانه ها در نحو روایی، بیان گر اجزایی است که با پیرنگ داستان ارتباط ساختاری ندارد. بنابراین ابتدا اصول ثابت و جهانی دستور زبان روایت، بررسی و سپس نظام های گفتمانی دیگر و سازوکار تولید معنا در آن ها نشان داده شده می شود..
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.