بررسی روشهای جدید تعیین سطح آستانه مقاومت لغزشی و مقایسه با روش های تک نقطه ای و مدل NUS
سطح آستانه مقاومت لغزشی(TL) فرایندی است که به طور گسترده در مدیریت روسازی بکار می رود تا حداقل مقاومت لغزشی اندازه گیری شده را به طور استاندارد به عنوان آستانه برای فعال سازی تعمیر و نگهداری هر بخش از روسازی که دارای مقاومت لغزشی کمتری نسبت به این آستانه باشد، جهت ایمنی رانندگی در سطح مرطوب و خطرناک را تعیین نماید. روش های مختلفی جهت تعیین سطح آستانه مقاومت لغزشی در کشورهای مختلف (بسته به شرایط اقلیمی آنها) به کار گرفته می شود. تعیین دقیق آستانه مقاومت لغزشی دارای اهمیت فراوان است و همچنین اجرای به موقع آن باعث جلوگیری بسیاری از تصادفات می گردد. تا کنون روش های تک نقطه ای مختلفی جهت تعیین آستانه مقاومت لغزشی در کشورهای مختلف دنیا مورد استفاده قرار گرفته است از جمله: روش سه نقطه روی منحنی، روش کل کشوری، گروه بندی نمودار درختی و سلسله مراتبی و... از آنجایی که اندازه گیری تک نقطه ای مقاومت لغزشی برای نشان دادن عملکرد مقاومت لغزشی در یک سطح روسازی دقیق نیست. لذا، این محدودیت عمده مدل های تک نقطه ای را می توان با استفاده از مدل های مقاومت لغزشی دو پارامتری یعنی مدل مقاومت لغزشی Penn State و مدل شاخص اصطکاک بین المللی PIARC(IFI) ، مدل کل کشوری CRR-SN برطرف کرد. مدلNUS یکی از آخرین مدل هایی است که بطور دقیق تر جهت تعیین آستانه استفاده شده و به کارگیری هریک از انها در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.