مسلمان کیست؟ تعهدات بنیادی و هویت فرهنگی
یک نکته اساسی نظری در باب این مقاله این است که اگر الزامات و تعهدات بنیادی و پرسش های مرتبط با هویت فرهنگی که با خود به همراه دارد (در باب اینکه ایکس چیست؟) در قالب تحلیل کارکردی از یک نوع که من سعی کرده ام در باب هویت اسلامی ارایه دهم فهمیده می شود، آنگاه این امکان وجود دارد که این تعهدات و الزامات در معرض انتقادات مختلفی در فضاهای خاص تعارضات ممکن، قرار بگیرد. به نظر می رسد تمام این ها دامنه و توجهات بیشتری را به فلسفه اخلاق نسبت به آنچه ویلیامز مطرح کرده، معطوف می کند. حتا پس از تصدیق صحت نقش محوری ایده الزامات بنیادی و صحت انتقادات او از فلسفه اخلاق سنتی. این مقاله پرسش «مسلمان کیست؟» را در دیالکتیک یک تعارض ناشی از نگرانی برای اصلاحات اسلامی بررسی می کند. این تعارض به دلیل تعهدات بنیادین مسلمانان نسبت به یک دکترین است که شامل ویژگی هایی است که غالبا توسط مسلمانان مطلق انگار مورد استفاده قرار می گیرد و به طور ریشه ای، مسلمانان معتدل با آن ها مخالفند. در یک تحلیل کامل از این الزامات، عملکرد دفاعی خود را در ناتوانی تقابل قدرتمند و خلاق با مطلق گرایان آشکار می کند، و علاوه بر این اگر این عملکرد از تعهد به عنوان یک ابتناء عمیق درونی اما در قالب مغالطه مرسوم فلسفی تشخیص داده شود، آنگاه برای مسلمانان معتدل امکان پذیر خواهد بود تا به راهی برای خروج از این تعارض اندیشه کنند و ماهیت تعهد خود را به اسلام تبدیل نمایند به صورتی که از این راه ناتوان نشوند. بنابراین مسئله هویت، «مسلمان کیست؟» پاسخ های بسیار متفاوتی پس از آن و پیش از اینکه این دیالکتیک در باب اصلاحات مطرح شود، بدست می آورد. بنابراین این دیالکتیک مذاکره پذیری مفهوم هویت و نکات روش شناختی که من از آن ها شروع کردم را هم زمان با موقعیتی که دارد، حفظ می کند و ضرورت و جذابیتی که چنین سوالاتی برای ما به وجود می آورد را توضیح می دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.