بررسی تطبیقی کهن الگوی جاودانگی در دو داستان «آلسست» اثر اوریپید و «دومرول دیوانه سر» به روایت دده قورقود
داستان های بسیاری براساس کهن الگوی ازلی جاودانگی به وجود آمده که یا به صورت سینه به سینه یا به شکل ادبیات مکتوب به دست ما رسیده اند. نمایش نامه «آلسست»اثر اوریپید و افسانه «دومرول دیوانه سر»به روایت دده قورقود، نمونه ای از این آثار هستند که به رغم تفاوت های فرهنگی و زمان و مکان خلق اثر، از نظر روایت و مضمون مشابهت دارند. سوال پژوهش آن است که این شباهت و تفاوت در چه سطوحی از روایت آشکار می شود و دو داستان چگونه و در چه جنبه هایی قابل تطبیق اند. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. یافته های تحقیق نشان می دهد به رغم شباهت موضوعی در دو داستان و شباهت پایان ها، روند روایت در آن ها متفاوت است. در داستان «آلسست»، رویدادها مبتنی بر پیش داستان اند و وحدت های ارسطویی در آن رعایت شده است. نمایش نامه با وصیت آلسست آغاز می شود و با تلاش هراکلس در بازگرداندن او به پایان می رسد. اما در «دومرول دیونه سر» کل ماجراها در روندی خطی روایت شده و پیش داستانی که به وقایع ارتباط داشته باشد، وجود ندارد. دومرول در ابتدای داستان پس از ماجرایی کوتاه، با مرگ روبه رو می شود و در ادامه تلاش می کند از آن برهد. سپس همسرش حاضر به فداکاری می شود (اتفاقی که شبیه به آن در «آلسست» در پیش داستان رخ داده) و در پایان نیز با التماس خود دومرول هر دو از مرگ می رهند. این تطابق نشان می دهد که موضوعی واحد در دو داستان با عناصر مشابه، در دو فرهنگ متفاوت، اجزا و عملکردهای متفاوت می یابند.
روایت ، کهن الگو ، جاودانگی ، آلسست ، دومرول دیوانه سر
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.