تحلیل عنصر عاطفه در رمان «علی خطی مجهول» اثر الخنساء عباس الشهاب بر اساس نظریه بافت درون زبانی فرث
یکی از مهم ترین مسایلی که در واکاوی آثار ادبی به چشم می خورد، بررسی جنبه هایی از زبان با چشم اندازهای اجتماعی و نشانه شناختی آن است. توجه به این مساله حقیقت و معنای واقعی متن ادبی را آشکار می نماید. برای دریافت حقیقت و معنای متن باید لایه های ژرف تر را مورد بررسی قرار دهیم. یکی از اصلی ترین جنبه های بررسی لایه های مزبور، آگاهی از بافت موقعیت زبانی متن ادبی است. در این بافت موقعیت زبانی، بررسی روابط درونی متن اهمیت می یابد. با بررسی روابط مزبور تحلیل مولفه های معنایی عاطفی در ساختار متن می تواند حقیقت معنای موردنظر را آشکار نماید. بر این اساس این پژوهش در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی رمان «علی خطی مجهول» اثر الخنساء عباس الشهاب را از منظر بافت موقعیت درون زبانی فرث و تحلیل مولفه های عاطفی مورد بررسی قرار دهد. اهمیت گزینش رمان علی خطی مجهول در فحوای آن نهفته است. در این واکاوی ویژگی های مزبور ضرورت پژوهش حاضر را بر اساس بافت درون زبانی فرث در راستای تحلیل مولفه های عاطفی ایجاب می نماید. در این رمان ارتباط میان عناصر ساخت زبانی در درون نظام زبانی از طریق روابط هم نشینی و جانشینی و ویژگی های عنصر عاطفی مورد تحلیل قرار می گیرند. با مرور تحلیل مولفه های عاطفی «عنصر عاطفه» در روابط متن زبانی رمان مزبور چنین بر می آید که نویسنده در تلاش بوده تا با استفاده از کمترین الفاظ، معنای کانونی و حقیقی را به مخاطب انتقال دهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.