روابط بینامتنی در اسکندرنامه های منظوم (فردوسی، نظامی و امیرخسرو)
بینامتنیت را نخستین بار ژولیا کریستوا در مورد روابط میان متون به کار برد. پس از وی افرادی نیز به بررسی مباحث بینامتنی از دیدگاههای متفاوت پرداختند و مفهوم آن را تغییر دادند. یکی از این افراد ژرار ژنت است که گسترده تر و نظام یافته تر بدان پرداخت و روابط میان متنی را با تمام متغیرات آن مورد بررسی قرار داد و آن را ترامتنیت نامید. اسکندرنامه های منظوم که در شکل گیری آن ها مجموعهای از «پیش متن»ها موثراند در طول تاریخ حیات خویش با بسیاری از عناصر فرهنگی و اعتقادی ملل و زبانهای مختلف درآمیخته و محتوایی داستانی و افسانهای یافتهاند. با وجود تمایزاتی که نیت مولفان، اقتضایات اجتماعی و فکری روزگار هر اثر و گاه «دلهره ی تاثیر» در این آثار به وجود آورده، وام گیریها و تاثیر و تاثرهای این متون نشانگر بینامتنیت صریح آن هاست. اسکندرنامههای منظوم فارسی را میتوان بر اساس آرای وی مورد بررسی قرار داد و از دیدگاه تازهای به مطالعه ی روابط میان این متون پرداخت. در این نوشتار ویژگیهای میان متنی (اسکندرنامه های فردوسی، نظامی و امیرخسرو) از دیدگاه بینامتنی (هم حضوری) و بیش متنی (تاثیر و تاثر) ژرار ژنت بررسی میشود تا با مشخص شدن مشترکات بینامتنی این آثار، میزان و چگونگی تاثیرپذیری و تاثیرگذاری آنها بر یکدیگر مشخص شود و نشان داده شود که این تاثیرات در چه حوزههایی بیشتر اتفاق افتاده و تا چه اندازهای آگاهانه بوده است.
اسکندرنامه ، شاهنامه ، شرفنامه ، اقبالنامه ، امیرخسرو دهلوی ، فردوسی ، نظامی ، بینامتنیت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.