مطالعه ای بر بازنمایی شهر اصفهان در سینمای پس از انقلاب با نگاهی به دو فیلم پری و فرش باد
سینما در کنار هنرهای تصویری دیگر این امکان را داشته تا مسایل مختلف را آن گونه که مورد نظر هنرمند است، بازنمایی کند. شهر یکی از این مقولات است که تاکنون در تاریخ سینما به اشکال مختلف بازنمایی شدهاست و امروزه از منابع مطالعاتی مهم در مطالعات شهری محسوب میشود. سینمای ایران نیز از این قاعده مستثنا نبوده و در بزنگاههای مختلف کوشیده است تا تصویری از شهر ارایه کند. البته این بازنمایی تنها معطوف به تهران به عنوان پایتخت نبوده است و در برخی فیلمها شهرهای بزرگ دیگری نیز مورد مداقه واقع شدهاند. یکی از این شهرها که در چند فیلم مورد بازخوانی قرار گرفته، اصفهان است. اصفهان بهدلیل بافت اجتماعی- فرهنگی ویژهاش عرصه مناسبی برای روایتهای مختلف در سینمای مستند و داستانی محسوب میشود. این مقاله قصد دارد با نگاهی به دو فیلم پری (داریوش مهرجویی، 1373) و فرش باد (کمال تبریزی، 1381) نشان دهد چگونه دو فیلمساز دو نگاه متفاوت را به این شهر ارایه کردهاند. فرضیه مقاله اینچنین خواهد بود که به نظر میرسد در فیلم پری شهر عامل واگرایی و در فرش باد عاملی برای همگرایی است. پرسش پژوهشی نیز بر این نکته استوار است که مهرجویی و تبریزی بهعنوان فیلمساز چگونه این واگرایی و همگرایی را ایجاد میکنند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و برای نتیجهگیری از الگوی اومولت در نظریه یاکوب فن اوکسکول یاری گرفته شدهاست.
اصفهان ، اومولت ، بازنمایی شهر ، پری ، فرش باد
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.