آموزش و پرورش تطبیقی، شهروندی جهانی، مابعد نوگرائی و نقش مدرسه در قرن بیست و یکم

مفهوم "شهروند" در تاریخ طولانی خود، اغلب در رسالات فلسفی و علایق اجتماعی و سیاسی مورد توجه بوده است. تا به امروز، این مفهوم همچنان یکی از دغدغه های اساسی تفکر سیاسی مدرن تا مشغولیتی آموزشی در جامعه، باقی مانده است. مقاله حاضر با برخی از نکات اساسی مربوط به مفهوم کنونی "شهروندان" از منظر علم آموزش و پرورش تطبیقی با توجه به مباحث جاری در سیاست و ایدیولوژی، اقتصاد و جامعه، فرهنگ و آموزش و پرورش می پردازد. بنابراین، برخی از پرسش های اولیه و نکات مورد توجه پژوهشگران تطبیقی عبارتند ازاینکه مفهوم شهروند در قرن بیست و یکم چیست و با چه ارزش ها و آرمان هایی ارتباط دارد؛ کدام ابعاد این مفهوم باید مورد توجه تطبیق گران آموزشی قرار گیرد و چالش ها و محدودیت ها کدامند.  به دنبال این فکر، دانشمندان معاصر آموزش و پرورش تطبیقی ​​ممکن است تحلیل خود را بر موضوعاتی همچون الف) بررسی شیوه هایی که مفهوم" شهروند " در چارچوب نقش نظام آموزش و پرورش در "اجتماعی سازی" بر عهده دارد؛ ب) فرآیندهای که از طریق آن مدارس معاصر و جامعه به عنوان یک عامل آموزشی، ارزش و رفتار شهروندان آینده را شکل می دهند؛ و ج) طرح پیشنهادهای مفهومی و معنایی که بتواند به عنوان ابزار روش شناختی در مطالعه تطبیقی ​​مدرسه و شهروندان - به عنوان بخشی از زمینه تحقیق و فعالیت جدید علم آموزش و پرورش تطبیقی – مورد استفاده قرار گیرند.