بررسی تطبیقی آثار و نتایج نظریه صیانت ذات اسپینوزا و نظریه فطرت علامه طباطبایی
اسپینوزا درکتاب «اخلاق»، برای تبیین حیات عقلانی انسان و چگونگی اختیار آدمی، پای قانون صیانت ذات را به میان می آورد. به موجب این قانون «هر شی از این حیث که در خود هست می کوشد تا هستی اش را حفظ کند.» اهمیت این قانون در شکل دادن به نظام اخلاقی و وصول به غایت «سعادت انسانی»-که مقصود اصلی اسپینوزا از تلاش فلسفی اوست-روشن می شود. مفاهیمی نظیرآزادی اراده، اختیار، سعادت و فضیلت، مبتنی بر صیانت ذات؛ تبیین نویی پیدا می کنند. در طرف دیگر علامه طباطبایی با طرح نظریه فطرت، اساس نظریه اجتماعی خود را پی ریزی می کند ودر ادامه روش زندگی برآمده از فطرت یا همان دین فطری را مبتنی بر «ساختمان وجودی» ویژه آدمی می داند که انسان باعمل به مقتضای دین فطری در پرتو زندگی عقلانی به حیات طیبه می رسد و نهایتا در این نظریه مفهوم اختیار و آزادی انسان، مبتنی بر فطرت معنای تازه ای می یابد. در این مقاله سعی شده تا با نگاهی تحلیلی-تطبیقی به بررسی نظرگاه دو فیلسوف و رهیافت های مشترک و متفاوت آنها در عرصه آثار و نتایج دو سنت فلسفی پرداخته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.