شناسایی و رتبه بندی عوامل مدیریت منابع انسانی موثر در مدیریت کیفیت جامع با استفاده از فنون DEMATEL و COPRAS (مطالعه موردی: شرکت لاستیک پارس)
دغدغه ی سازمان ها در قرن حاضر که اساس آن بر تغییرات شتابناک بنا نهاده شده و رقابت یکی از مشخصه های بارز آن است، علاوه بر سود و فروش، بقا و ادامه حیات است. با توجه به گستردگی فعالیت ها در صنایع و خدمات مختلف، اولویت بندی مسایل به منظور توجه و بهبود آنها امری اجتناب ناپذیر است. همچنین با وجود محدودیت منابع سازمان، اگر این منابع به میزان نادرست به بخش های مختلف تخصیص یابد و روی اولویت ها تمرکز نشود، نمی توان انتظار موفقیت چندانی داشت. رسیدن به این مهم، از طریق اعمال مدیریت مدبرانه و صحیح، امکان پذیر است. یکی از راهبردها، مدیریت کیفیت جامع است که از لایه های بالای سازمان شروع شده و به لایه های پایین تر منتقل می شود. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به دو پرسش است؛ نخست اینکه چه عواملی روی پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع تاثیر دارند، و در مرحله بعد مدل علی یا ساختار روابط میان این عوامل به چه صورتی است. البته علاوه بر مدل علی عوامل از فن کپراس برای رتبه بندی عوامل تاثیرگذار هم استفاده شد. پژوهش حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی؛ از منظر هدف، توصیفی؛ از بعد شیوه جمع آوری داده ها، پیمایشی؛ و از منظر روش شناسی آمیخته است. نتایج نشان دادند که وجود چشم انداز مناسب تاثیرگذارترین عامل روی شاخص های دیگر است و شاخص امنیت شغلی بیشترین تعامل را با معیارهای دیگر دارد. همچنین پس از به کارگیری فن کپراس، اولویت معیارها از نظر اهمیت مشخص شد. مهمترین معیارها به ترتیب اولویت عبارتند از: تعهد مدیریت ارشد، کار گروهی، آموزش و بهبود مستمر.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.