تحلیل فاز بنیاد از پدیده خروج در زبان فارسی: شواهدی از گروه های اسمی و صفتی
مقاله حاضر در چارچوب برنامه کمینهگرا و نظریه فاز با روشی تحلیلی توصیفی به بررسی خروج وابستهها از درون گروههای اسمی و صفتی میپردازد. پرسش آن است که چرا خروج وابستهها از درون گروههای اسمی و برخی از گروههای صفتی مجاز نیست. هدف پژوهش کاربست نظریه فاز برای تحلیل خروج این وابستههاست. با فرض قبول عام یافته اشتراک اسم و صفت در مشخصه دستوری [N]، در این پژوهش به دو مشخصه صرفی نحوی تعبیرناپذیر [uN] و [EPP] بر روی هسته های نقشی صفتی و اسمی کوچک، یعنی a و n ، قایل می شویم. پیشنهاد آن است که هسته a در دسته نخست از صفت های زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز نمی شمارند دارای مشخصه [uN] قوی و در دسته دوم از صفت های زبان فارسی که خروج از درون متمم خود را مجاز می شمارند دارای مشخصه [uN] ضعیف و مشخصه [EPP] قوی است. در دسته نخست، هسته A به جایگاه هسته نقشی a جابهجا می شود و ضمن بازبینی مشخصه [uN] قوی که بازتاب آن تظاهر کسره اضافه روی صفت است، مشخصه تعبیرناپذیر [EPP] هسته a را نیز بازبینی می کند. در دسته دوم حرکت A به a در بخش صورت منطقی انجام می گیرد، اما مشخصه قوی [EPP] بر روی هسته a مستلزم خروج از درون متمم آن در نحو آشکار می شود. در مورد عدم امکان خروج متمم هسته های اسمی نیز تحلیلی متناظر با دسته نخست از صفات فارسی ارایه خواهد شد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.