واکاوی جایگاه تفکر انتقادی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران از نظر میزان کاربست مولفه های تفکر انتقادی پیتر فسیونه
هدف مقاله، واکاوی جایگاه تفکر انتقادی در اسناد بالادستی آموزشوپرورش ایران از نظر میزان کاربست مولفههای تفکر انتقادی فسیونه است. به همین منظور، پژوهشگر برای دستیابی به پاسخ پرسشها از پارادایم کیفی بهره جسته است. از بین جامعه پژوهش، اسناد برنامه درسی ملی و مبانی نظری تحول بنیادین به روش هدفمند و با در نظر گرفتن قواعد حداکثر تنوع و رسیدن به مرحله اشباع نظری انتخاب شدند. در این پژوهش، روش تحلیل محتوای کیفی نظام مقولهبندی قیاسی بهکار رفته و بر دو بعد گرایشی و مهارتی تفکر انتقادی از دیدگاه فسیونه تمرکز شده است. یافتههای حاصل از تحلیل محتوای اسناد نشان میدهند که در بعد گرایشی، بیشترین توجه به گرایش اطمینان به تعقل خود و کمترین توجه به گرایش کنجکاوی است. در بعد مهارتی نیز بیشترین توجه به مهارت ارزشیابی و کمترین توجه به مهارت توضیح است. یافتههای پژوهش بیانگر تناسب نسبتا نزدیک بین این دو بعد در این اسناد است. پیشنهاد میشود با استناد به ضرورت اصل ترمیم و بازنگری اسناد تحول بنیادین آموزشوپرورش در بازههای زمانی، سند برنامه درسی ملی در بعد گرایشهای تفکر انتقادی، بازنگری و اصلاح شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.