نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه میان جو عاطفی خانواده و خودکنترلی دانش آموزان متوسطه شهرستان نقده
نوجوانی به منزله دوره ای تحولی در فرایند رشد انسان ممکن است با آسیبهای متعدد همراه باشد. خودکنترلی در حکم توانایی فرد در کنترل رفتار و احساسات، می تواند از اهمیتی خاص در دوره نوجوانی برخوردار باشد. هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه میان جو عاطفی خانواده و خودکنترلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان نقده بود. این پژوهش از نظر روش، توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان نقده در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از میان آنها، 351 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران(2008)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (1964) و پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و همکاران (2004) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش مدل معادلات ساختاری در برنامه PLS3 انجام شده است. یافته ها نشان دهنده ارتباط مثبت و معنا دار متغیر جو عاطفی خانواده با خودشناسی انسجامی و خودکنترلی در گروه نمونه بوده است. همچنین مشخص شد که خودشناسی انسجامی، در رابطه میان جو عاطفی خانواده و خودکنترلی دارای نقش میانجی است. نتایج پژوهش نشان داد که میزان خودکنترلی دانش آموزان تا حدود زیادی به جوعاطفی خانواده و خودشناسی انسجامی همبسته است. بر اساس نتایج حاصل پیشنهاد می شود تا در مداخلات مربوط به خودکنترلی و خودشناسی در نوجوانان به جو عاطفی خانواده پرداخته شود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.