واکاوی مفهوم حیات در زیست شناسی و فلسفه صدرایی
چیستی مفهوم حیات از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و دانش مندان قرار گرفته است. یکی از علومی که با مفهوم حیات ارتباط تنگاتنگی دارد، زیست شناسی است. زیست شناسی، برای دست یابی به مفهوم حیات از دو رویکرد فهرست محور و دانش محور بهره می برد. در رویکرد فهرست محور با پذیرش تمایز قاطع بین موجود زنده از غیرزنده فهرست های متفاوتی از ویژگی های موجودات زنده ارایه می گردد. در رویکرد دانش محور که روش مناسب تری برای دست یابی به مفهوم حیات است، سعی می شود حیات درون شبکه ای از مفاهیم موجود در یک دانش خاص علمی تعریف شود. در حکمت متعالیه، حیات به عنوان نحوه ای از وجود در نظر گرفته می شود و با مساوق دانستن وجود با حیات، سلسله مراتب حیات یکسان با سلسله مراتب وجود می گردد و مرز قاطعی نمی توان بین موجود زنده با غیر زنده ترسیم کرد. در این مقاله، سعی داریم به این سوال پاسخ گوییم: آیا علم و فلسفه در واکاوی مفهوم حیات، ارتباط یا قرابتی با یکدیگر دارند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، گرچه مساله حیات در فلسفه به عنوان یک امر متعالی و در بیولوژی در افق مادی مورد کنکاش قرار می گیرد؛ اما می توان در قلمرو عالم طبیعت، رابطه ای عام و خاص، در تعریف مفهوم حیات، بین علم و فلسفه ترسیم نمود.
حیات ، زیست شناسی ، حکمت متعالیه ، وجود
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.