کافه به عنوان مکانی دوگانه در «مدراتو کانتابیله» مارگارت دوراس
این مقاله به بررسی نقش دوگانه کافه در تهییج، شکوفایی، و سرکوبیعشق ممنوعه در ملا عام، در رمان «مدراتو کانتابیله» مارگاریت دوراس (1958)، می پردازد. به منظور تحلیل این اثر، دوراس و بررسی قوانین و کدهای اجتماعی تحمیل شده به افراد و نحوه اداره جامعه به واسطه آن ها، از نظریه میشل فوکو، فیلسوف فرانسوی، درباب شیوه کنترل از طریق(ساختار) سراسربین (Panopticon)بهره جستیم. مقصود از این تحلیل، تاکید بر این نکته است که شیوه ی نوشتاری دوراس همواره نگاه خیره اجتماعی صامتولی تاثیرگذار را در هر ملاقات ممنوعه بین دو شخصیت اول داستان به تصویر می کشد. بدین سان، رمان دوراس،علیرغم کم گویی ظاهری اش، حضور فراگیر و فعال قوانین بورژوایی را نشان می دهدکه در تار و پود جامعه بورژوازی تنیده شده اند. عملکرد موفق این قوانین تحمیلی، که بر اساس گفتمان حقیقت و قدرت در جامعه شکل گرفته اند، از طریق ابزار تفتیش موجود در فضاهای عمومی نظیر کافه (که نقش دوگانه اش به آن اجازه می دهد از یک سو عشق و طلب ممنوعه را رشد دهد و از سوی دیگر شعله هایش را خاموش کند)سرکوبی عشق ممنوعه را تضمین می نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.