راهبردهای خوشروانی مستعد اندیشه های نئولیبرالیستی مربوط به روانشناسی مثبت مورد استفاده در آموزش زبان انگلیسی

تغییرات نیولیبرال در آموزش بر تجاری سازی فرآیند تدریس و یادگیری ازطریق راهبردهای مختلف تمرکز دارد تا توجه جمعی را برانگیزاند. ظهور همزمان روانشناسی مثبت ، هم بعنوان کاوشی در تجربه عاطفی مثبت میان رشته ای و هم به عنوان سوال تشخیصی نیولیبرالیالیستی و همچنین درهم پیچیده بودن نیولیبرالیسم و احساسات می تواند دال بر ادغام روانشناسی مثبت با نوعی چارچوب نیولیبرالیستی در آموزش باشد. این مسئله مستلزم بررسی آموزشی است، جایی که چنین مرزهایی اغلب در جریانهای کاملا خوش بینانه قرار می گیرند. این مطالعه با هدف کشف استراتژیهای معلمان زبان انگلیسی در راستای اصول روانشناسی مثبت و مطابق با شرایط جریانهای نیولیبرالیستی انجام شده است. با مبنا قراردادن نظریه بازتابی بعنوان طرح پژوهش، این داده ها از طریق روش های کیفی مانند پرسشنامه ها، مصاحبه ها، گروه های تمرکز، یادداشت های میدانی و تحلیل محتوا جمع آوری شده اند. در مجموع 116 شرکت کننده ، یعنی 52 مرد و 64 زن ، که به صورت هدفمند در جهت همگنی از طریق پرسشنامه هوش هیجانی صفات غربالگری شده بودند ، پس از آن مصاحبه شدند. علاوه بر این، مواد و منابع متنوعی بصورت آنلاین و آفلاین متناسب با هدف برای تجزیه و تحلیل از طریق روش های مربوطه مانند جدول بندی، کدگذاری باز، یادداشت اولیه، کد نویسی محوری، یادداشت میانی، کد نویسی انتخابی، یادداشت پیشرفته و نمونه برداری نظری جمع آوری شده است. یافته های این پژوهش پنج موضوع اصلی را شامل می شود: مشروعیت ، توانمندسازی جمعی، مثبت گرایی منطقی، خرد مذاکره و رویکرد شناسایی. این پنج موضوع مستخرج، استراتژی های خوشروانی را نشان می دهند که می توانند نوعی از روانشناسی مثبت تربیتی باشند که همزمان مستعد تفکر نیولیبرالیسم هستند. در پایان، پیشنهاد اصلی این مطالعه حاکی از افزایش آگاهی معلمان زبان انگلیسی از نظر نوع ظریفی از ترکیب روابط متقابل، روانشناسی مثبت و نیولیبرالیسم در امر آموزش است.