آلبر کامو: رمان علیه واقع گرایی روانشناختی (مطالعه موردی رمان بیگانه)
هدف مقاله حاضر فهم رمان در تقابل با واقع گرایی روان شناختی است. مطالعه موردی این پژوهش، رمان بیگانه اثر آلبر کامو است: چگونه این اثر، یک رمان ضد روان شناختی است؟ در این مقاله، دریافت کوندرا از رمان و روان شناسی مفروض گرفته شده است. رمان های روان شناختی بر ضرورت علیت روانی متکی است: پیوند زدن امور پراکنده به یکدیگر یا مرتبط ساختن امور نامرتبط. انسجام پیرنگ بدون پذیرش چنین علیتی ناممکن است. برعکس، رمان بیگانه بر امور «خارج از موضوع» و «بیرون از قانون» متمرکز است: مورسو بیگانه است چون از نظام آهنین پیرنگ تبعیت نمی کند. با ظهور اگزیستانسیالیسم، رمان هم از حیث «شکل» و هم «محتوا» دچار تحول بنیادین شدند. کامو به عنوان فیلسوف اگزیستانسیالیست، بجای تحلیل شخصیت بر تحلیل موقعیت وجودی تاکید می کند. آنجا که روانشناسی به دنبال وضوح و تمایز است، رمان کامو از ابهام و توجیه ناپذیری واقعیت می گوید، در برابر پیوستگی از گسست، در برابر ثبات هویت از سیالیت و تفاوت می نویسد. رمان، قلمرو رخدادهای پیشبینی ناپذیر است؛ جایی که به تعبیر کامو «امر بی معنا/ پوچ» زندگی را به پیش می راند. روان شناسی،اما، به دنبال کشف معنا و انگیزه های عقلانی در پس امور تصادفی است. اگر روان شناسی مدعی توصیف واقعیت است، کامو هرگونه واقع گرایی را ناممکن می داند. افزون بر کاکرد سیاسی، یکی از پیامدهای عدم تقلیل رمان به روان شناسی در حوزه نقد ادبی، امتناع از ارجاع متن به عناصر برون متنی همچون زندگینامه مولف است. مساله روشن است: رمان آنچه گفتنش لازم بوده، گفته است. نیازی به دانستنی بیش از آن نیست.
رمان ، روان شناسی ، علیت ، واقع گرایی ، اگزیستانسیالیسم ، کامو ، کوندرا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.