ارزیابی مطلوبیت سبد غذایی گیاهی از منظر ابعاد زیست محیطی و مقایسه آن با سبد غذایی رایج جامعه ایرانی
تولید و مصرف غذا، یکی از ابعاد مهم تاثیر کشاورزی بر منابع آب محسوب می شود. از این رو تغییر سبدغذایی خانوار به طور مستقیم می تواند بر وضعیت منابع آب تاثیر گذارد. در این پژوهش از شاخص های ردپای آب و کربن برای تعیین مطلوبیت دو سبدغذایی گیاهی و رایج جامعه استفاده شد. نتایج نشان داد که اگرچه شاخص بحران آب سازمان ملل (UN/WCI) با تغییر سبدغذایی رایج جامعه به سبدغذایی گیاهی همچنان بحران شدید آبی را نشان می دهد اما ترویج و انتخاب سبدغذایی گیاهی، می تواند منجربه کاهش فشار بر منابع آب و محیط زیست ایران شود. سبدغذایی رایج و سبدغذایی گیاهی به ترتیب ردپای آبی معادل 7/62 و 3/56 میلیارد مترمکعب/سال برای کشور به همراه دارد. سبدغذایی گیاهی با تولید 5/205 میلیون تن CO2 در سال، نزدیک به 9/3 میلیون تن CO2 کم تری نسبت به سبدغذایی رایج تولید می کند. درحالت کلی سبدغذایی گیاهی سبب کاهش 10 درصدی ردپای آب مصرفی و کاهش تقریبا 2 درصدی ردپای کربن تولیدی نسبت به سبدغذایی رایج جامعه می شود. در بررسی سهم گروه های غذایی سبد گیاهی از منظر ردپای آب مصرفی، گروه حبوبات و مغزها (38%) و از منظر ردپای کربن تولیدی، گروه سبزیجات (27%) بیشترین تاثیر را بر منابع آب دارند. نتایج این تحقیق توصیه می کند که با تغییر سبدغذایی رایج جامعه ایرانی به سبدغذایی گیاهی، گروه های غذایی میوه ها و سبزیجات سهم بیش تری را در وعده های غذایی مصرفی داشته باشند و بجای آن از مصرف انواع گوشت ها و نان و غلات (به ویژه برنج) کاسته شود.
ایران ، ردپای آب ، ردپای کربن ، UN ، WCI
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.