بررسی رابطه اقتصاد رانتی و توسعه سیاسی
پدیده رانت و دولت رانتیر یا دولت تحصیلدار بهویژه با مطرحشدن نفت بهعنوان عامل ایجاد دولتهای رانتیر موردتوجه پژوهشگران و اندیشمندان حوزه سیاست و جامعه قرار گرفت و دربی آن نظریات دولت و اقتصاد رانتی برای تبیین و توجیه فقدان توسعهیافتگی سیاسی و اقتصادی در کشورهای متکی به درآمد حاصل از رانت مورداستفاده قرار گرفت. این نظریات درمجموع چنین استدلال میکنند که اتکا به درآمدهای بادآورده حاصل از رانت و بهویژه رانت نفتی موجب میشود تا این موضوع برساخت دولت، روابط دولت و جامعه و در نهایتا بر توسعه سیاسی کشور پیامدهای منفی بسیاری داشته باشد. نظریهپردازان دولت رانت همچنین تصریح میکنند، چنین شرایطی موجب میشود تا روحیه رانت جویی و مصرفگرایی در جامعه تشدید، ماهیت نمایندگی دولت تضعیف، قشربندی اجتماعی تغییر و دولت به توزیعکننده رانت تبدیل شود. در این مقاله با تجزیهوتحلیل آثار نظریهپردازان دولت رانتیر به تاثیرات این نوع از اقتصاد بر توسعه سیاسی خواهد پرداخت. هدف اصلی مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که اتکا دولتها به درآمدهای نفتی (اقتصاد رانتی) در فرایند توسعه سیاسی چه نقشی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش با رویکرد اقتصاد سیاسی، نهایتا این فرضیه، مطرح شد که اتکا به درآمدهای نفتی مانع دستیابی به توسعه سیاسی میشود. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و بر اساس گردآوری کتابخانهای انجامشده است.
اقتصاد رانتی ، رانتیر ، دولت تحصیل دار ، توسعه سیاسی ، نفت
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.