سپاه قدس و گذر از امنیت جمعی به دفاع جمعی در بحران سوریه
هدف اصلی مقاله حاضر پردازش چگونگی تغییر مسیر سپاه قدس با فرماندهی سردار قاسم سلیمانی در گذر از «امنیت جمعی» به «دفاع جمعی» در بحران سوریه، بر مبنای الگوی مفهومی «دفاع جمعی» است. سوال اصلی این جستار این است که «رویکرد سپاه قدس در رویارویی با بحران نظامی امنیتی سوریه چگونه بوده است؟» در همین راستا، فرضیه ای که به آزمون گذاشته می شود، عبارت است از اینکه «سپاه قدس با مدیریت شهید سلیمانی، از تیوری آرمانی امنیت جمعی مد نظر شورای امنیت گذر کرده و با به کارگیری شاخصه های مهم دفاع جمعی از قبیل برنامه ریزی پیشرفته، شناسایی دقیق دشمن، فهم ماهیت تهدید، نظام دفاعی محدود و تشکیل نظام دفاعی از گروه ها یا دولت های متحد منطقه، نقش بسزایی در تامین امنیت و تقویت توان نظامی ارتش سوریه داشته است.» نتایج حاصل از تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، نشان دهنده آن است که سپاه قدس با هدایت سردار سلیمانی در بحران سوریه، با اشراف به اینکه ایتلاف های بین المللی در تقابل با تروریست های سوریه، امنیت جمعی را نسبت به منافع سیاسی و اقتصادی خود در اولویت قرار نمی دهند؛ در راستای استراتژی دفاع جمعی، اقدام دقیق و پیچیده ای را در دستور کار خود قرار داده است. این اقدام ها عبارت اند از: 1. ایتلاف با دولت های محدود و متحد؛ 2. تشکیل بسیج مردمی و واردنمودن انرژی مردم به متن بحران؛ 3. به کارگیری استراتژی های مهم جنگی بر حسب تجربه نظامی؛ 4. ساماندهی ارتش کلاسیک سوریه؛ 5. راهبری جبهه مقاومت و واردنمودن آن ها به عنوان بازوی کمکی. این رویکرد دفاعی، مشروعیت دولت بشار اسد و امنیت شهروندان سوری را بازتولید و سلفی های جهادی را با شکست سنگین مواجه نمود.
سپاه قدس ، امنیت جمعی ، دفاع جمعی ، سوریه ، سلفی های جهادی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.